گروه های اموزشی متوسطه ی منطقه ی 4

ارائه مطالب آموزشی در وبلاگ گروه های آموزشی

ارائه مطالب آموزشی در وبلاگ گروه های آموزشی

بررسی سنخ شناسی آرا موجود درباره هویت ایرانی

شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۳۵ ب.ظ

   بررسی تحولات جهان در نیم قرن اخیر نشان می دهد که تغییراتی بسیار عمیق در باورها و ارزش ها و سبک زندگی مردم جهان به وقوع پیوسته است و گسترش جهانی این تغییرات،همواره دامنه و شدت بیشتری می یابد.این تغییرات که ناشی از تحولات سیاسی و اقتصادی جهان و پیشرفتهای فناوری اطلاعات در عصر حاضر است،متقابلاً تأثیری عظیم بر جوانب گوناگون زندگی اجتماعی و فرهنگی به جای گذاشته و افراد را از مردمانی محلی و ملی به انسان هایی جهانی تبدیل کرده است.(لطف آبادی 1385)

 بررسی دقیق و شناخت علمی چالش عظیم جهانی شدن و پدیدۀ خروشانی که با ارزش های فرهنگی و سرنوشت و هویت ملی و با حیات روزمره تعلیم و تربیت و حتی با زندگی فردی و خانوادگی ما عمیقاً مرتبط شده ، ضرورتی انکار نا پذیر است.

جهانی سازی :

در چند دهۀ اخیر ، علاوه بر فرایند طبیعی مناسبات جهانی و جهانی شدن زندگی مردم،شاهد بوده و هستیم که طرح جهانی سازی نیز ، برای فراگیر کردن ایدئولوژیها و فرهنگهای معین ، خاصه فرهنگ آنگلوامریکن در گوشه و کنار جهان ، عرصه را بر فرهنگ های دیگر و بر هویت های مردمان متفاوت از فرهنگ های مهاجم تنگ تر و تنگ تر ، و از این طریق ، چالش روان شناختی بی سابقه ای را نیز در هویت مردمان ایجاد کرده است.

جهانی سازی در کم ترین تأثیر گذاری خود ، دو نتیجه متعارض را سبب شده است:انفعال و تسلیم پذیری گروهی از افراد که سبک زندگی فرهنگ مدرن را آرمان خود می دانند، و ستیزه جویی و وحشت آفرینی گروه های که سبک زندگی سده های پیش را کمال مطلوب خود می شمارند.این دو نوع نگرش تفاوت های بنیانی با یکدیگر دارند.مؤلفه های نگرش"منفعل و تسلیم پذیر" عبارت از پذیرش بی قید و شرط اهداف و برنامه ها  و عملکردهای قدرت های مسلط جهانی ، انتقال وظایف و اقتدار دولت به بازار آزاد جهانی ، کنار گذاشتن باورها و اندیشه های علمی در ادارۀ امور،مقررات زدایی ملی،تضعیف اقتدار ملی کشور،دنباله روی بی چون و چرا از نظام سیاسی بیگانه.ما این مفهوم از جهانی شدن را "جهانی سازی غربی" نام نهاده و آن را متفاوت از مصالح هویت ملی و نظام ارزش فرهنگ ملی دانسته ایم.

از سوی دیگر، مولفه های نگرش ستیزه جویانه به جهانی شدن،شامل تمایل به جدایی و مقابله با سبک زندگی مدرن،تعلق بیش از حد به گذشته های دور و ارزش های مسلط بر زندگی سنتی،اتکا به مفاهیم کلی فریبنده و زبان آرمانی فارغ از عمل پیشرو اجتماعی و فرهنگی ، حفظ لایه های رویی مناسب اجتماعی و فرهنگی سنتی به منظور پوشاندن لایه های درونی استثمار شدید اقتصادی و بی خبر نگه داشتن دیگران از آن ها ، به کارگیری ارعاب و خشونت در حل مشکلات اجتماعی و فرهنگی ، و کنترل و سرکوب تمام و کمال اندیشه های متفاوت از نظام فکری مسلط اجتماعی است.

   جهانی شدن نه فقط بر اقتصاد و سیاست و مناسبات اجتماعی،بلکه بر فرهنگ ها و نظام های آموزشی و هویت مردمان نیز تأثیر می گذارد.به همین دلیل ، برنامه ریزی ثمر بخش و نوآوری در آموزش و پرورش زمان ما نمی تواند بدون توجه دقیق و عمیق و تأثیرات جهانی شدن در تعلیم و تربیت کشورها و ملت ها صورت گیرد.(لطف آبادی 1385)

جهانی نگری و ملیت گرایی

 در میان دو کرانه جهانی سازی و ستیزه گری در مقابل جهانی شدن ، نگرشی رهایی بخش را می توان در نظر گرفت که آن را " جهانی نگری و ملیت گرایی"می نامیم.ویژگی اصلی این نگرش آن است که فعال و تکثر گرایی است و مؤلفه های آن را مردم سالاری ، حفاظت و اعتلای فرهنگ ملی ، بهره گیری از جوانب مثبت فرهنگ جهانی ، گرایش مثبت به تاریخ و ارزش های ملی ، گرایش به عزت و اقتدار ملی ، اعتقاد و عمل به برابری حقوق سایسی و اقتصادی و فرهنگی همه کشور ها ، روابط مسالمت آمیز مبتنی بر حق برابر حاکمیت ملی و حق برابر تعین سرنوشت در بین کشورها،و برقراری مناسبات انسانی بین تمام مردم بر مبنای مسئولیت ها و حقوق برابر انسانی تشکیل می دهد. ما این نوع نگرش را ، که اساسی ترین دیدگاه اجتماعی رهایی بخش و تاریخ ساز در زمان ما است،یک رویکرد علمی و خردمندانه و مینوی به جهانی شدن یا "نگرش میانه گزینی" و لازمه رشد و پیشرفت و آبادانی کشور می دانیم.

  نگرش مورد قبول( لطف آبادی 1385) آن است که اولاً ستیزه جویی عصیانگرانه و واکنش محرومانه،موجب موفقیت در مقابل هجوم جهانی سازی نخواهدشد بلکه منجر به عقب ماندگی و انزوای بیش تر می شود.ثانیاً ، دانش آموزان نوجوان و جوان ما نمی توانند خود را از جهان جدا کنند بلکه ناچارند به جای ستیزه جویی بی حاصل،یکی از دو راه(انفعال و تسلیم پذیری یا جهانی نگری و ملیت گرایی)را انتخاب کنند.آنان که روحیات منفعل و تسلیم پذیر دارند یا در مسیر سبک زندگی و رسانه های فراگیر جهانی رشد می کنند عموماً مدافع راه اول اند.و آنان که در محیط  تربیتی ایران دوستانه رشد می کنند و در عین حال خود را متعلق به عصر حاضر نیز می دانند و به هویت فرهنگی و ملی خود اهمیت می دهند،"جهانی نگری"را پیش روی خود قرار می دهند.مسأله این گروه اخیر آن است که در نگرش خود به پدیده جهانی شدن ، هم در سازگاری با جهان موجود زندگی می کنند و هم ارزش ها و هویت ملی خویش را پاسداری و تقویت می کنند و بر جهان انسان اثر می گذارند.جدا از این دو گروه ، افرادی که وابستگی شدید  به سبک زندگی کهنه و روحیۀ مقابله جویی با زندگی جدید درعصر حاضر را دارند یا از آن سود می برند به ستیزه جویی روی می آورند و با هر آن کس که غیر از گروه آنان است دشمنی می کنند.

 در چنین وضعیتی ، ما باید درباره نگرش نوجوانان و جوانان ایران به پدیده جهانی شدن و تأثیر این نگرش بر نظام آرزشی و هویت آنان ، حساسیت کافی نشان دهیم و آموزش و پرورش کشور خود را برای پاسخ گویی مناسب به این چالش عظیم جهانی آماده سازیم.بدون تردید پاسخگویی به این وضعیت پیچیده و سیاست گزاری و تصمیم گیری و برنامه ریزی و عمل آموزشی و پرورشی نیازمند یافته های روشن پژوهشی درباره مفهوم جهانی شدن و چگونگی میزان تأثیر آشکار و پنهان آن بر جوانب گوناگون برنامه ها و کارکرهای تعلیم و تربیت است.

 از چنین دیدگاهی است که (لطف آبادی 1385) در پژوهشی که در موضوع جهانی شدن و هویت و نظام آرزشی نوجوانان دانش آموز ایران انجام داده است،دو نوع نگرش اصلی به پدیده جهانی شدن (یعنی نگرش منفعل و تسلیم پذیر در مقابل نگرش فعال یا جهانی نگری همراه با ملیت گرایی)را مورد بررسی قرار داده تا نحوه نگرش به " جهانی شدن " و آثاری که در زندگی ارزشی و ملی  و اجتماعی نوجوانان و جوانان  دانش آموز  دبیرستانی و پیش دانشگاهی ما دارد را بررسی کند واین که  آموزش و پرورش ایران باید چه واکنشی در برابر آن داشته باشد.برخی از یافته های پژوهش مذکور و پژوهش مشابه دیگری را که مربوط به همه نوجوانان 14 تا 29 ساله است.

2-یافته های پژوهشی در مورد وضعیت نوجوانان و جوانان دانش آموز ایران و نگرش آنان به جوانب گوناگون زندگی اجتماعی و مدنی و نظام ارزشی وو جهانی شدن و جهانی سازی

وضعیت هویت اجتماعی و مدنی نوجوانان و جوانان دانش آموز:

 چالش های اجتماعی و روان شناختی مربوط به جهانی شدن،موجب شده است که بسیاری از مردم،به ویژه نوجوانان و جوانان دبیرستانی و پیش دانشگاهی کشور ما، بر سر دو راهی انتخاب بین سنن قدیمی فرهنگی و تجدد طلبی مدرن سرگردان شوند و درجاتی از بحران هویت را تجربه کنند.مطالعات (لطف آبادی،1383؛لطف ابادی و نوروزی 1383)روی یک نمونه 4292 نفری از نوجوانان و جوانان دانش آموز کشور نشان می دهد که در برخی جوانب هویت ،از جمله در هویت فرهنگی و اجتماعی و شهروندی ،دو سوم از نوجوانان و جوانان دانش آموز ایران دچار کمبود و کم رشدی هستند و ویژگی عدم تعهد  وحتی بحران هویت ، دست کم در میان یک سوم از آنان وجود دارد.بر اساس این مطالعات فقط 33 درصد از نوجوانان و جوانان دانش آموز ایران به مرحله پیشرفت و دست یابی به هویت اجتماعی و مدنی رسیده اند و بقیه در تعلیق و توقف و اغتشاش هویت گرفتارند.با توجه به این که قاعدتاً انتظار داریم رفتارهای اجتماعی و شهروندی در دوره دبستانی شکل اساسی و جامعه پسند خود را پیدا کند،این یافته ها نشان از وجود مشکل در هویت اجتماعی و شهروندی (در میان 67 درصد از نوجوانان و جوانان دانش آموز) دارد.در مورد هویت شغلی نیز، که عنصر بسیار مهمی در هویت اجتماعی و شهروندی است،با نارسایی مشابهی روبه رو هستیم و شاهدیم که در حدود دو سوم نوجوانان و جوانان دانش آموز از این نظر دچار مشکل هستند.

        یافته های پژوهش دیگر (لطف آبادی ،1382) در زمینه سلامت روانی و میزان ناهنجاری های روانی در بین نوجوانان و جوانان 14 تا 29 ساله (که همگی در ارتباط مستقیم با ویژگی هایی شهروندی است)حاکی از آن است که درجاتی از تعارض با والدین(49 درصد)،روحیه سرکشی(52 درصد)،تمایل به خلافکاری(54درصد)،و کیفوری طلبی یا مخاطره پذیری در برابر اعتیاد(49درصد) در بین نوجوانان و جوانان دیده می شود.به بیان دیگر ،

میانگین این ناهنجاری ها در سطح55 درصد است و این پیام روشن را در خود دارد که بازنگری اساسی در برنامه های آموزشی و تربیتی مدارس برای بهبود سلامت روانی-اجتماعی و تربیت شهروندی،یک ضرورت قطعی است

چگونگی نگرش دانش آموزان نوجوان و جوان به جهانی شدن

نگرش منفعل و تسلیم پذیری به جهانی سازی در میان دانش آموزان دبیرستانی بیش از دانش آموزان پیش دانشگاهی است.در نگرش فعال و منطقی ، دانش آموزان پیش دانشگاهی وضع بهتری از دانش آموزان دبیرستانی دارند. (لطف آبادی ، 1385 )

عملکردهای مثبت دینی و ملی خانواده و پاسخ گویی آن به نیازهای فرزندان،زمینه ساز نگرش فعال به پدیدۀ جهانی شدن افزون بر این ، هویت سالم ونیرومند دینی و ملی و اخلاقی و نیز ، نیروی زندگی و سلامت روانی دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی ، تأثیر مثبت بر نگرش فعال و منطقی آنان به پدیدۀ جهانی شدن دارد.

یافته های پژوهشی (لطف آبادی ، 1385 ) نشان می دهد که دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی دارای هویت نیرومند ملی (در دو جنبۀ آمادگی دفاع از سرزمین و ایران دوستی)هستند و به این پدیده جهانی شدن نیز نگرشی فعال و معقول دارند.همچنین،قدرت پیش بینی تمایل به پیشرفت و آبادانی کشور بیش از هر عامل دیگری در نگرش فعال نوجوانان و جوانان دانش آموز به پدیدل جهانی شدن مؤثر است.

 نقش مدرسه در چگونگی نگرش نوجوانان به جهانی شدن

یافته های تحقیق(لطف آبادی 1385) مبنی بر نقش مدارس در نگرش به جهانی شدن ، حاکی از آن است که مدارس نتوانسته اند نقش مؤثری در نگرش فعال و منطقی دانش آموزان نوجوان به پدیدۀ جهانی شدن داشته باشند.از این یافته ها بر می آید که آموزش های مستقیم و غیر مستقیم دبیرستان ها به نوجوانان در موضوع جهانی شدن ، موفقیتی ندارد و نظر دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی بیش از آن است که آموزش جهانی شدن در برنامه ها  و جریان تدریس و در فعالیت های فوق برنامه نتوانسته است نگرش فعال و معقولی را در آنان ایجاد کند و آموزش مناسبی در قبال پدیدۀ جهانی شدن به آن ها ارائه نشده است.این یافته ها ، نشان می دهند که عملکرد مدارس بیش از آنکه موجب ایجاد نگرشی فعال و منطقی در مورد پدیدۀ جهانی شدن بشود نقش معکوس ایفا کرده و ، بر بستر وضعیت اجتماعی و فرهنگی موجود ، به پذیرش جهانی سازی (یعنی نگرش منفعل و تسلیم پذیر در مقابل فرهنگ و سبک زندگی بیگانه)منجر شده است.

تأثیر مؤلفه های نظام ارزشی نوجوانان و جوانان بر نگرش به جهانی شدن

یافته های پژوهشی ( لطف آبادی ، 1385 ) در مورد تأثیر مولفه های نظام ارزشی دانش آموزان 13 تا 20 ساله بر نگرش آنان به پدیدۀ جهانی شدن ، نشان داد که نیرومندی ارزش های ملی و ارزش های خانوادگی حائز بیشترین تأثیر مثبت بر نگرش فعال آنان به پدیدۀ جهانی شدن است.بر عکس ، ارزش های سیاسی کمترین تأثیر مثبت را بر نگرش فعال پدیدۀ جهانی شدن دارد.به بیان دیگر دانش آموزانی که تعلق خاطر بیشتری به ارزش های سیاسی دارند از نگرش فعال و منطقی کمتری به پدیده جهانی شدن برخوردارند بلکه ، بر عکس ، یا متمایل به جهانی سازی هستند یا گرایش به ستیزه جویی با پدیدۀ جهانی شدن دارند.این بدان معنی نیز هست که ما از این نظر با دو گرایش متضاد در بین گروه قابل توجهی از نوجوانان و جوانان دانش آموز روبرو هستیم که از تعادلی معقول در این مورد برخوردار نیستند و افراطی گری جای میانه گزینی را گرفته است.این یافته ها نشان می دهد که اولویت ارزش های مورد توجه نوجوانان دانش آموز دبیرستانی و پیش دانشگاهی ما، به ترتیب اهمیت ، عبارت اند از:1)ارزش های ملی ، 2)ارزش های خانوادگی،3)ارزش های اجتماعی،4)ارزش های دینی،5)ارزش های علمی،6)ارزش های فردی،7)ارزش های اقتصادی،8)ارزش های هنری،9)ارزش های سیاسی،و10)ارزش های جهانی.جالب توجه است که برای نوجوانان دانش آموز ایرانی ، آن چه بیش از همه اهمیت دارد ارزش های ملی و تمایلات میهن دوستی است که می تواند  نقشی  بسیار مهم در آموزش و تربیت آنان داشته باشد.در پاسخ به دو سؤال اصلی دیگر پژوهش (یعنی مطالعه وضعیت هویت دینی و ملی دانش آموزان نوجوان و ارتباط آن با نگرش فعال به پدیدۀ جهانی شدن)یافته های ، لطف آبادی ، 1385 نشان داد که دانش آموزان پیش دانشگاهی از هر دو نظر ، در مقایسه با دانش آموزان دبیرستانی ، هویت نسبتاً نیرومند تری دارند.از آن جا که این تفاوت جزئی است، می توان نتیجه گرفت که پیشرفته تر بودن این جنبه از هویت ، ناشی از تفاوت سنی دانش آموزان پیش دانشکاهی در مقایسه با دانش آموزان سال های اول تا سوم دبیرستان است.همچنین،نگرشی فعال در مورد پدیدۀ جهانی شدن ، رابطۀ متقابل مثبت و نیرومند با نظام ارزشی و هویت سالم دینی و ملی دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی دارد.

سایر یافته های پژوهشی

1- نگرش به جهانی شدن در میان دختران و پسران دبیرستانی و پیش دانشگاهی متفاوت از یکدیگر است، به این معنا که تمایل دختران به جهانی سازی کم تر از پسران است و آنان ، در مقایسه با پسران،نگرش فعال نیرومندتری به پدیدۀ جهانی شدن دارند.این یافتۀ پژوهشی حاکی از تعلق نیرومند دختران جوان به هویت ملی و نگرش فعال  و منطقی تر آنان در مورد شهروندی جهانی است.

2- نگرش به جهانی شدن در میان دانش آموزان دبیرستان در مقایسه با دانش آموزان پیش دانشگاهی ، جنبه های انفعالی و تسلیم پذیری بیش تری دارد.این بدان معنا است که نوجوانان دانش آموز دبیرستانی که سن کمتر وضعیت تحصیلی پایین تری دارند بیش تر در معرض فاصله قرار گرفتن از هویت ملی خود هستند.

3- آن دسته از دانش آموز دبیرستانی و پیش دانشگاهی که به طبقات بالای اقتصادی-اجتماعی تعلق دارند دارند؛در مقایسه با داشن آموزان متعلق به طبقات پایین و میانه ، نگرش منفعل بیش تری به جهانی سازی نشان می دهند و روحیۀ مقابله جویی با جهانی سازی نیز درآنان کم تر است.این امر،علاوه بر ارتباط رفاه اقتصادی دانش آموزان با تسلیم پذیری آنان به جهانی سازی،حاکی از رابطۀ مثبت محرومیت اقتصادی-اجتماعی با ستیزه جویی نیز هست.

4- دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی متعلق به خانواده هایی که با تحصیلات بالا و برخورداری فرهنگی بیشتر،نگرش فعال و منطقی بیش تری به جهانی شدن دارند و نگرش مخالف و مقابله جویانۀ آنان با جهانی سازی نیز کم تر است

5- آن دسته از نوجوانان دانش آموز که سلامت روانی-اجتماعی بیش تر و مشکلات کم تری دارند،نگرش فعال و منطقی بیش تری به پدیدۀ جهانی شدن نشان می دهند و پذیرش کم تری هم به ستیزه جویی و هم به فرآیند و طرح جهانی سازی دارند.از این یافته های مهم پژوهشی می توان رابطۀ مثبت نابهنجاری روانی اجتماعی با مقابله جویی نامعقول را نتیجه گرفت.

6- بر اساس تحلیل های آماری پژوهش ، لطف آبادی ، 1385  ،خامی ناشی از کم سن و سالی،پسر بودن،تحصیلات کم تر داشتن،تعلق به خانواده های آشفته و بی تفاوت و طرد کننده،محرومیت اقتصادی و فرهنگی ، و نا بهنجاری های روانشناختی رابطه مثبت با فقر هویت سالم دینی و ملی و با نگرش ستیزه جویانه نسبت به پذیرش واقعیت های شهروندی جهانی دارد

7- از مجموع یافته های پژوهشی (لطف آبادی ، 1385 ) و مقایسه جوانب گوناگون هویت نوجوانان و جوانان استنباط می شود که آنان هر چند در زمینه اعتقادات دینی و ایران دوستی واکنش مثبت و امیدوار کننده ای نشان می دهند، اما در نمودهای علمی و عینی هویت اجتماعی و رفتار حاکی از تعهد شهروندی دچار ضعف های جدی هستند.مثلاً ایران دوستی در جوهر خود به معنای کوشش خستگی ناپذیر برای خدمت به پیشرفت و آبادانی کشور و احساس مسئولیت عمیق و عملی در به نظام و قانون و عدالت و برای بهبود زندگی بهداشتی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی خود و سایر مردم است اما گروه های وسیعی از نوجوانان  و جوانا ن، که در جنبه نظری و در اظهاراتشان هویت محکم دینی و ملی از خود نشان می دهند،در پاسخ به سؤالات سنجش روان شناختی گرفتار سردرگمی و توقف و تعلیق هویت هستند و تعهد عملی لازم را نسبت به مقتضیات حقیقی یاران دوستی از نظر هویت مدنی و شغلی از خود نشان نمی دهند. این یافته های پژوهشی نیز هشدار دیگری برای جامعه و نظام تعلیم و تربیت است و بار سنگینتری رابر دوش اندیشمندان و فرهیختگان و فرهنگیان و معلمان و شیفتگان هویت سالم ملی و جهانی و انسانی نوجوانان و جوانان کشور می گذارد.

بررسی ویژگی های مهم روان شناختی که مانع از رشد شهروندی است

        نکات مهم دیگری نیز در پژوهش (لطف آبادی 1385)دربارۀ وضعیت روان شناختی جوانان 14 تا 29 ساله به دست آمد ، نشان داد که دو ویژگی منفی به عنوان موانع اصلی درونی بر سر راه رشد شهروندی نوجوانان و جوانان وجود دارد که عبارتند از:خلافکاری و روحیه سرکشی،تحلیل های آماری به منظور تعیین عوامل پیش بینی کنندۀ این دو ویژگی منفی ضد شهروندی(یعنی خلافکاری و روحیه سرکشی)نشان داد که هفت عامل مهم دارای بیش ترین قدرت پیش بینی روحیه خلافکاری و سرکشی در میان نوجوانان و جوانان است.

 بزرگترین عامل زمینه ساز خلافکاری جوانان کل کشور،کیفوری طلبی و تمایل به اعتیادپذیری است که در واقع یک مکانیسم دفاعی برای فرار از مشکلات است.نگرش ضد اجتماعی،ضعف هویت شغلی،روحیۀ سرکشی و تعارض با والدین و هویت ضعیف اجتماعی و مدنی،از جمله عوامل مهم دیگری هستند که پیش بینی کننده خلافکاری نوجوانان و جوانان به شمار می روند.

 از سوی دیگر،روحیه سرکشی که در میان گروه هایی از نوجوانان و جوانان کل کشور شیوع دارد،در درجۀ اول ناشی از روحیه خلافکاری نگرش ضد اجتماعی، فقر هویت شغلی ،تعارض با والدین،اعتیاد پذیری و ضعف هویت اجتماعی و مدنی است.این یافته های پژوهشی نیز ، ضرورت تجدید نظر اساسی در تربیت دانش آموزان و برنامه ریزی برای آموزش مهارتهای زندگی و شهرونید محلی و ملی و جهانی را آشکار می سازد.

حقوق و مسئولیت های شهروندی در سطوح محلی و ملی و جهانی و ضرورت و چگونگی آموزش روش تفکر درست و تصمیم گیری اندیشمندانه به دانش آموزان

یافته های پژوهشی (لطف آبادی 1385)ضرورت مسائل جهانی و ملی و محلی و حقوق و مسئولیت های شهروندی به دانش آموزان و ضرورت آموزش روش تفکر درست و تصمیم گیری اندیشمندانه برای ایفای نقش شهروندی را آشکار می سازد

شهروندی و هویت ملی

  برای آن که مهارت های مشارکت شهروندی متناسب با هویت تاریخی و فرهنگی ایرانی در بین دانش آموزان شکل بگیرد،آنان باید با تمام میراث فرهنگی و هویت ملی و دینی و انسانی خود آشنا شوندو  زندگی خود را متناسب با زندگی در جهان کنونی سازمان دهی کنند.به بیان دیگر ، تربیت شهروندی با استحکام بخشیدن به هویت ملی دانش آموزان و حرمت و کرامت انسانی آنان گره خورده است.شهروندی جهانی به معنای مشارکت در مناسبات جهانی متکی بر دانش و فهم مسائل جهانی،تفاهم و صلح جویی و احترام  و منافع متقابل،وارزش های مربوط به برابری و عدالت در میان جوامع بشری و با بهره گیری از مهارت های قضاوت آگاهانه و عادلانه در مورد چالش های جهانی است.

آموزش شهروندی

از آنجا که رسانه های عمومی(تلویزیون،رادیو،اینترنت،روزنامه ها و مجلات)نقش مهمی در شکل گیری و تغییر نگرش و اندیشه و رفتار شهروندان دارد و ممکن است حقوق انسانی آنان را مخدوش کنند،که این کار در همه جای جهان صورت می گیرد ، آموزش و شناخت روش ها و عملکردهای رسانه ها و چگونگی اطلاع رسانی درست و نادرست و قضاوت عینی در قبال رسانه ها ضرورت می یابد.در مورد دانش ها و هنر ها نیز ، که در عصر کنونی تأثیر عظیمی بر بینش و نگرش و رفتار شهروندان ، به ویژه کودکان  و نوجوانان و جوانان،دارند لازم است آموزش های کافی به دانش آموزان داده شود.

نقش رسانه ها در رشد هویت ملی نوجوانان:

 پژوهش انجدانی ، درویزه ، خسروی ، پور شهریاری ،1388، به بررسی نقش رسانه ها ( تلویزیون، رایانه، کتاب ها و مجلات غیر درسی و ماهواره ) در رشد هویت ملی نوجوانان پرداخته است.

 به این منظور، 440 نفر از نوجوانان مدارس راهنمایی و دبیرستان شهر تهران، به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای سنجش هویت ملی، شناخت علایم و نمادهای ملی، میزان استفاده از رسانه ها و ویژگی های فردی و خانوادگی، پرسشنامه ای محقق ساخته به کار گرفته شد و داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری آزمون t، همبستگی اسپرمن، تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چند متغیره مورد پژوهش قرار گرفت . نتایج نشان داد میزان استفاده از رادیو- تلویزیون و رایانه، رشد هویت ملی و شناخت علایم و نمادهای ملی را پیش بینی می کند. استفاده از کتاب ها و مجلات غیردرسی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی ، نیز پیش بینی کننده میزان شناخت علایم و نمادهای ملی هستند.

  رسانه های جمعی به عنوان یکی از عوامل جامعه پذیری، در کنار خانواده ، محیط آموزشی و دوستان، نقش مهمی در رشد و تحول جنبه های گوناگون زندگی ایفا می کنند. رسانه ها از نخستین سال های کودکی با انسان همراه می شوند، چنان که بر اساس پژوهش های صورت گرفته، نوزادان نیز در حدود نیم ساعت در شبانه روز تلویزیون تماشا می کنند . ( نیومن و نیومن، 1998 ) . آموزه ها و اطلاعات متنوعی از طریق رسانه ها ، بویژه تلویزیون، به کودکان و نوجوانان ارائه می شود . بیشتر نظریه پردازانی که به تأثیرات رسانه ها معتقد هستند، هویت جمعی و فردی را از اصلی ترین حوزه های تأثیرگذاری رسانه ها می دانند. ( میرفخرایی، ،1385 ، نقل از همان منبع) .

  به اعتقاد بیلیگ (1995) رسانه های گروهی اغلب به شیوه ای غیرمستقیم اما فراگیر، اطلاعات و آگاهی های بسیاری را درباره ملت ها به مخاطبان منتقل می کنند که زندگی روزمره آنان را زیر نفوذ خود قرار می دهند و بدیهی است که کود کان و نوجوانان نیز از این تأثیرپذیری مستثنا نیستند. همچنین شواهد پژوهشی متعددی وجود دارد که نشان می دهد رسانه های گروهی، بویژه تلویزیون، فیلم های سینمایی و مطبوعات می توانند بر دانش و اعتقادات ملی مخاطبان گروه های سنی مختلف تأثیر بگذارند ) حسینی انجدانی درویزه و همکاران 1388)

  می توان فرض کرد که یکی از انگیزه های افراد در انتخاب برنامه های رسانه ها ، کسب رضامندی از هویت اجتماعی است. افراد در پی استفاده از پیام های خاصی هستند که از طریق فراهم آوردن امکان مقایسه های اجتماعی مثبت با گروه های غیرخودی، هویت های اجتماعی آنان را تقویت کند. نمایش های رسانه ای با به تصویر کشیدن شخصیت هایی که مخاطبان به عنوان گروه های خودی، با آنان همانند سازی می کنند نیز مقایسه اجتماعی مثبت را ممکن می سازند.

    هالووی و والنتین (2000) نیز شواهد پژوهشی را در تأیید نقش رسانه های جمعی در شکل گیری نگرش های نوجوانان درباره ملیت های مختلف ارائه دادند . آنان در پژوهشی گسترده از نوجوانان خواستند توصیف های خود را از کشورشان، کشورهای دیگر و مردم آنها، از طریق پست الکترونیکی برای یکدیگر بفرستند. نتایج به دست آمده نشان داد منابع دانش و توصیف های نوجوانان درباره ملیت ها، در بیشتر موارد، تصاویر دریافت شده از طریق رسانه ها ، بویژه مجموعه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی بوده است.

 در ایران نیز پژوهش هایی در زمینه نقش رسانه ها در پرداختن به هویت ملی صورت گرفته است. برای مثال بیابانگرد(1384) با بررسی برنامه های کودک و نوجوان شبکه های یک و دو سینما، دریافت که   25.8درصد از کل برنامه هایی که به هویت پرداخته اند، مؤلفه های متنوعی از " هویت ملی " ارائه شده گه در میان آنها " ابنیه کشور" و " وقایع تاریخی " بیشتر از موارد دیگر بوده است. جعفری کیدقان (1384) با تحلیل محتوای برنامه های طنز، اخبار و سریال های تلویزیونی نتیجه گرفت که در تمامی این بخش ها، پیام های با محتوای هویت ملی ارائه شده است .

    افزون بر پژوهش های تحلیل محتوا، مطالعاتی در زمینه نقش رسانه های مختلف و هویت ملی توسط پژوهشگران ایرانی صورت گرفته است. برای نمونه، مطالعه شرفی (1377) نشان داده است که تماشای فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی خارجی و فیلم های سینمایی و ویدیویی در میان نوجوانانی که هویت ملی ضعیف تری دارند، بیشتر است؛ در حالی که آخوندی (1377) از تحقیق خود نتیجه گرفته است نوجوانان و جوانانی که از هویت ملی بالاتری برخوردارند، برنامه های ایرانی تلویزیون را در مقایسه با افرادی که دارای هویت ملی ضعیف تری هستند، بیشتر تماشا می کنند. ( به نقل از حسینی انجدانی درویزه و همکاران 1388 ) .

 

آموزش شهروندی در مدرسه

        وقتی که دانش آموزان به سن نوجوانی و جوانی می رسد مدرسه باید به آنان بیاموزد که چگونه یک زندگی نستقل برای خود ایجاد کنند و علاوه بر مهارت های ضروری ، مشاوره و آموزش لازم در زمینه ادامه تحصیلات ،پیدا کردن شغل،استقلال یافتن از خانواده ، میدریت امور مالی خودو آشنایی به قوانین و ارتباط گیری با ادارات مسئولان دولتی را به آنان آموزش دهد. 3-4- آموزش فلسفه و روش تفکر درست شهروندی

        آموزش شهروندی ملی و جهانی به دانش آموزان به منظور توانایی بخشیدن به آنان برای مشارکت و تصمیم گیری درست در فرآیند مسائل دور و نزدیک زندگی اجتماعی و فرهنگی و انسانی،نیازمند آموزش انواع مهارت های تفکر(به ویژه جست و جو گری،تفکر منطقی،تفکر حل مسأله،تفکر مراقبت کننده،تفکر خلاق و تفکر نقاد)است.برای این منظور راهبرد ها و رو شهای گوناگون آموزش فلسفه و درست اندیشیدن به دانش آموزان وجود دارد.

        این آموزش ها ، افزون بر یادگیری درست اندیشیدن،باعث رشد امنیت و عزت نفس،اعتماد متقابل،مهارت های عاطفی،مهارت های یادگیری گروهی،مهارت های بین فردی و حل مسأله،فهم و پذیرش دیدگاه های متفاوت،رشد هویت جمعی  و بهبود مناسبات شهروندی می شوند.ایین بحث ها و گفتگوها می توانند به ایجاد گروه های جست و جو گری فلسفی در مسائل گوناگون نیز بینجامد و مدرسه را به مکان پژوهش و کوشش برای اندیشه درست تبدیل کنند.

          رشدجست و جو گری و کنکاش فکری در یک محیط مطمئن و حمایت کننده و احترام آمیز ، زمینه های لازم برای ایفای نقش آگاهانۀ شهروندی فعال و مسئول را فراهم می آورد.

       ما نیازمند آن هستیم که فهم خود از فلسفۀ تعلیم و تربیت و مناسب سازی آن با زندگی در عصرحاضر و به تبع آن برنامه های آموزشی و درسی و کتاب های درسی و روش های تدریس و تربیت معلم را نیز بازنگری کنیم.در غیر این صورت ، عقب ماندگی های کنونی تداوم خواهد یافت و روز به روز از پیشرفت های جامعه جهانی عقب خواهیم ماند.ما باید هم خودمان به تفکر نقاد و حل مسأله و تفکر مراقبت کننده مجهز شویم و هم دانش آموزان را با این نوع تفکر تربیت کنیم و به آنان بیاموزیم که با یادگیری تفکر تعمقی و نقاد می توانند تصمیم بگیرند که چه چیزهایی را باور کنند و چه چیزهای را باور نکنند. ( لطف آبادی ، 1385 )

            هویت اجتماعی و هویت فرهنگی از جمله ابعاد مهم هویتی هستند که به دلیل ماهیت و محتوایی که دارند ،شاید بتوان آن ها را از ابعاد مهم هویت قلمداد کرد.(جوادی یگانه،عزیزی 1387)در صدد است پاسخی قانع کننده و علمی به این پرسش بدهند که میزان تعلق به هویت فرهنگی و اجتماعی در بین جوانان چقدر است و چه عاملی برروی آن تأثیر می گذارد.در این راستا ، و برای دستیابی به الگویی علی ،نظریه های مختلف هویتی (در سه حوزۀ روانشناسی ، جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی)بررسی شد.این مطالعه با استفاده از روش میدانی،تکنیک پیمایش و ابزار پرسش نامۀ همراه با مصاحبه اجرا شد.جامعۀ آماری این تحقیق دانش آموزان سال سوم مقطع متوسطه نواحی چهارگانۀ آموزش و پرورش شهر شیراز بودند که دربارۀ 400 نفر ، شامل 200 دختر و 200 پسر ، به عنوان نمونه مطالعه شد.برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS استفاده شدو تحلیل ها در دو حوزۀ آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد.نتایج نشان داد که در بعد اجتماعی ، 92 درصد و در بعد فرهنگی،75 درصد پاسخگویان ، به عناصر هویتی این دو حوزه احساس تعلق بالا دارند.

این تحقیق از نوع پیمایشی است و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است.جامعه آماری این تحقیق ساکنان مناطق 22 گانه شهر تهران است و همه زنان و مردان 15 تا 65 ساله این مناطق،جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند.نمونه گیری مبتنی روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله است.

حجم نمونه بر مبنای روش احتمال نمونه گیری 1000 نفر تعیین شد و در نهایت با 1065 نفر مصاحبه به عمل آمود.

از آنجا که رویکرد ما به مسئله هویت اجتماعی و فرهنگی،رویکردی جامعه شناختی است،از این رو به آثار و پژوهش های موجود در این خصوص که با رویکرد جامعه شناختی نوشته و اجرا شده است،نگاهی اجمالی می اندازیم.طالبی در پژوهشی با عنوان((بررسی فعالیت ها ی فرهنگی مدارس در شکل دهی هویت ایرانی دانش آموزان))نشان داد که نقش فعالیت های مدارس در شکل دهی هویت ایرانی در دانش آموزان کم رنگ بوده است و آن ها به درستی نتوانسته اند آگاهی،تعلق خاطر و پایبندی به ارزش ها،باورها،هنجارها،نمادها ،اسطوره های ملی و آگاهی از جغرافیای ایران و میراث فرهنگی را که سازنده هویت است-در دانش آموزان ایجاد کنن.(جوادی یگانه-عزیزی 1387)

در پژوهش دیگری با عنوان((بررسی شیوه های مقابله با تهاجم فرهنگی در بین دانش آموزان شهر تهران))(کفاش و فریدی،1375)،قضاوت و داوری بر اساس نظرسنجی از دانش آموزان درباره علل جذب به فرهنگ بیگانه به شرح زیر تنظیم شده است:

 

 

رتبه

 

درصد اختصاص یافته

 

علت جذب

 

اول

دوم

سوم

چهارم

پنجم

 

2/90

7/85

85

82

8/81

 

کمبود امکانات رفاهی،تفریحی و ورزشی

عدم توجه به نیازهاوخواسته های هیجانی وپرشورو نشاط جوانان

ضعف درعمل به فرائض دینی همچون نماز،روزه و ...

در دسترس بودن فیلم های مستهجن ویدئویی و ماهواره ای

ضعف در توجه به فرهنگ اصیل ایرانی

 

در پژوهشی دیگر با عنوان ((تحلیل وضعیت هویت(مذهبی-ملی)دانش آموزان پایه سوم دبیرستان در تهران))که خادمی نوش آبادی آن را اجرا کرده است،میانگین هویت مذهبی پاسخ گویان5/3(از 5 نمره)و میانگین شاخص هویت ملی پاسخ گویان2/3(از 5 نمره) و متغیر های مذهبی بودن فضای مدرسه ، فضای مطلوب خانواده،رضایت از زندگی،احساس عدالت،فشتر هنجاری،مذهبی بودن،هدف مسئولان مدرسه و منابع فرهنگی با هویت پاسخ گویان رابطه معنادار دارد.

 شرفی(1377)نیز پژوهشی با عنوان "بی هویتی اجتماعی و گرایش به غرب:بررسی عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر گرایش نوجوانان به الگوهای فرهنگ غربی(رپ و هوی متال)در تهران" اجرا کرده است.محقق برای تجزیه و تحلیل و تبیین این مسئله با استفاده از دیدگاه ترکیبی جامعه شناسی،روان شناسی اجتماعی،روان شناسی و نظریه های هویت اجتماعی ،چارچوبی تحقیقی پیشنهاد داده است. که در آن ، جایگاه و اثرگذاری عوامل واسطه نظام اجتماعی (نهاد های خانواده،مدرسه،رسانه های گروهی مانند تلویزیون و سینما و دولت)را دز زمینه سازی احساس هویت اجتماعی نقد و بررسی کرده است.از مباحث نطری ، این نتیجه حاصل شده است که ضعف و ناکامی نظام اجتماعی در ایجاد زمینه برای شکل گیری احساس هویت اجتماعی در نوجوانان،به احساس بی هویتی اجتماعی آنان و در نتیجه ، هویت یابی در قالب گرایش های ایستاری،کنشی و نهادی (ظاهری)به الگوهای غربی رپ و هوی متال می انجامد .

 نتایج کلی این تحقیق نشان داد که گرایش نوجوانان به الگوهای غربی و تبیین آن با احساس بی هویتی اجتماعی نسبت به نظام اجتماعی ، فقط در شکل ظاهر وجود ندارد،بلکه در سطوح مهم تر و حساس تر نیز وجود دارد؛حتی در بین نوجوانانی که در ظاهر به غرب گرایش ندارند.(جوادی یگانه-عزیزی 1387)

 در حالی که ، با بررسی نتایج ( جوادی ، یگانه ، عزیزی 1387 ) در مورد هویت اجتماعی مشخص شد که اکثریت دانش آموزان بررسی شده هویت اجتماعی در سطح بالایی دارند .

شکل گیری،تکوین و تثبیت هویت اجتماعی در میان دانش آموزان نشان می دهد که در حیطۀ روابط اجتماعی ، دانش آموزان تا حد زیادی توانسته اند به الگوهای رفتاری مشخصی دست یابند و نوع روابط خود را با اجتماع کل برای خود تعریف کنند

در مورد هویت فرهنگی نتایج نشان می دهد که دانش آموزان هویت فرهنگی در سطح متوسط رو به بالا دارند.میانگین نمرات آنها 9/55 است و در 25 درصد هویت فرهنگی ضعیف است.هویت فرهنگی دربرگیرندۀ همه ابعاد مرتبط با فرهنگ جامعه-شامل مجموعه  مناسک عام،شیوه های معماری،سنت ها ، اعیاد،اسطوره ها،عرف ها،فولکلورها،و... است وفرهنگ هر جامعه،که حاصل انباشت تجربیات هر ملت است،درون مایۀ تمدنی هر ملتی نشان دهندۀ مراحل تاریخی و فراز و نشیب آن است.

بحران هویت فرهنگی در ایران و پیامد های آن

 در زمینه سوابق تاریخی هویت در ایران،بررسی مقطعی از تاریخ گذشته یعنی از حدود 170 سال پیش ، اهمیت اساسی دارد؛زیرا غرب با دانش و کارشناسی نوین و نیز دانش و فن آوری نظامی برتر،زمینه نوعی سلطه را بر سرزمین های اسلامی ، به ویژه ایران،فراهم نمود.رویکرد های ایران در مواجهه با تمدن غرب،غالباً متکی بر :

الف)رویکرد طرد،نفی و انکار و ب)رویکرد مرعوب شدن ، خود باختگی و تسلیم بوده و متأسفانه رویکرد سومی که به گزینش آگاهانه از تمدن غرب متمایل باشد در کار نبوده است؛و لذا عقب افتادگی جامعه ایران در آن زمان و بعد تا حدودی محصول از دست دادن هویت و خودباوری ما تلقی می شود.نقاط آسیب پذیر هویت در ایران عبارتند ازگسست فرهنگی،تضاد نسل ها،تحولات فزاینده،فقدان تمامیت،فن آوری ماهواره ای،مهاجرت وسیع و شهرهای بزرگ(شرفی 1385)

 

 

بحران هویت فرهنگی و اجتماعی :

 اگر این تعریف نظری ساده از بحران هویت را بپذیریم که بحران هویت شکست دانش آموزان در کسب،تکوین و تثبیت مؤلفه های مرتبط با هویت خودی است،آنگاه به منظور بررسی بود یا نبود بحران هویت از تعریفی زیست شناسی می توان استفاده کرد.در زیست شناسی بحران هنگامی واقع می شود که تعادل زیستی ارگانیسم در اثر یک عامل خارجی یا نقصان عملکردی اجزای درونی مختل شود.دربارۀ هویت نیز اگر فرد نتوانسته باشد هویت لازم مطابق با میانگین جامعه را کسب کند،در آن صورت فرد دچار بحران هویت ملی شده است.

بنابراین،می توان نتیجه گرفت که دانش آموزانی که هویت فرهنگی و اجتماعی ضعیف دارند نتوانسته اند هویت فرهنگی و اجتماعی لازم را کسب کنند و در بحران هویت فرهنگی و اجتماعی به سر می برند. ( جوادی ، یگانه ، عزیزی 1387 )

باور های مذهبی اساسی،بحران هویت و سلامت عمومی جوانان :

 یافته ها نشان می دهند که می توان از باورهای مذهبی جهت تربیت فرزندان و کسب احساس هویت و افزایش حرمت خود آنان سود جست.برای مثال اندرو(2000)معتقد است که دین تأثیر قدرتمندی در زندگی و هم چنین حالت های هیجانی،روانی و مشکلات رفتاری افراد دارد،به طوری که والدین می توانند همسو با عقاید خود از وجود روحانیون به عنوان فرصتی جهت کمک به نوجوانان به نظور یافتن هویت صحیح بهره گیرند(رجایی و همکاران 1388)

 ارشد خرگردی(1381)در بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بحران هویت دانش جویان دریافت که برخی از عوامل اجتماعی مؤثر در بحران هویت عبارتند از:ضعف ارزش های مذهبی،ضعف ارزش های فرهنگی و ضعف حرمت خود(رجایی و همکاران 1388)

 رول (2008)با بررسی رشد معنوی در مدارس عمومی و مذهبی بین معنویت با عوامل مانند جامعه ، هویت و شخصیت دست یافت.او معتقد است دانش آموزان دارای ابعاد دینی و معنوی متفاوتی هستند که نیازمند رشد و پرورش این ابعادند و این وظیفه معلمان است که از طریق روشهای تدریس خود این ابعاد را پرورش داده و سازماندهی کنند(رجایی و همکاران 1388)

 با توجه نتایج حاصل از تحلیل داده های پژوهش،رجایی و همکاران1388 شواهد نشان دهنده آن است که بین باورهای مذهبی اساسی (خداوند،هستی و انسان)با بحران هویت در جوانان ارتباط منفی معنادار وجود دارد.به عبارت دیگر می توان گفت که هر چه میزان باورهای مذهبی اساسی در جوانان بالاتر و قویتر باشد،میزان بحران هویت در آنها کمتر خواهد بود.همچنین،باورهای مذهبی اساسی پیش بینی کننده مناسبی برای بحران هویت اند.به عبارت دیگر می توان از میزان باورهای مذهبی اساسی در جوانان به عنوان یک پیش بینی کننده بحران هویت استفاده کرد.

این یافته ها با مفاهیم نظریه شناختی-هیجانی مذهبی همخوانی دارد،زیرا بر اساس این نظریه انسانها در زندگی خویش سؤالهای اساسی روبرو هستند که بدون پاسخ به آنها زندگی آنان،پوچ و بی هدف خواهد شد و از بحران هویت در رنج خواهند بود.باورهای مذهبی اسای می توانند به انسانها در یافتن زندگی خویش و رهایی از بحران هویت کمک کنند(رجایی و همکاران 1388)

نتایج پژوهش با تحقیق ارشدخرگردی(1381)که در آن ضعف ارزشهای مذهبی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر بحران هویت مطرح شده است،همسو است.

بررسی تأثیر سبک زندگی بر هویت اجتماعی

  بر اساس تحقیق(کفاشی پهلوان- عباس نژاد عربی 1389 ) ، 

 تحلیل تازه ای از رابطه بین سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان ارائه شده است. .سبک زندگی بشر امروزی نقش تعیین کننده ای در بروز هویت اجتماعی دارد.مثلاً سبک های زندگی امروزی متمایز فرد برای او تعیین می کند که با چه کسانی که رابطه داشته باشند،نوع نگاه به ملیت،مذهب و خانواده چگونه باشد.سبک زندگی نوع انگارهای افراد را در مورد برداشت آنان از خویشتن خود تعین می کند.از این رو نمی توان سهم مؤلفه های سبک زندگی را از هویت دور کنند.در دنیای مدرن امروزی هویت اجتماعی افراد عملاً بر اساس روایت خاصی می باشد که فرد از خود بر اساس عضویت و فردیت خویش ساخته و پرداخته و همچنین بر حسب تجدید نظر در نحوه و نوع سبک زندگی می نماید ساخته و بازساخته می شود.از یافته های تحقیق حاضر می توان استنباط کرد که سبک زندگی جوانان در شهر بابل در زمینه مصرف گرایی ،فراغت،الگوی خرید و تغذیه،مدیریت بدن هویت مدرن را بازنمایی می کند.به طور کلی میزان گرایش جوانان در مورد مذهب،تمدن و فرهنگ خود را طرد نمی کنند و احترام ، تاکید آنان به نقش مذهب،ملیت،خانواده و گروه مورد توجه جوانان می باشد .

حمیدی و فرجی (1386)در تحقیقی به بررسی((سبک زندگی و پوشش زنان در تهران))پرداخته اند.تحقیق حاضر به دنبال یافتن سبک های زندکی متفاوتی است که در پوشش زنان در تهران به چشم می خورد.برای این منظور ، به توصیف انواع پوشش زنان در محیط های اجتماعی گوناگون و برخی مؤلفه های زندگی آنان نظیر میزان و انواع سرمایه های اقتصادی و فرهنگی پرداخته شده است.(کفاشی و همکاران1389)

    

اوقات فراغت و هویت اجتماعی:

      یافته های پژوهش  ( ربانی ، شیری 1388) نشان می دهد الگوهای گذران اوقات فرغت در گام نخست متأثر از پایگاه طبقاتی است.به این معنا که کیفیات این الگوها در مورد روابط دوستی،مصرف فضاهای مختلف در اوقات فراغت،مصرف فرهنگی یا تنوع فعالیت های فراغتی ، با تغییرات طبقه اجتماعی همسوست.گونه های تیپیک طبقات بالا و طبقات پایین الگوهای فراغتی بسیار متفاوتی دارند.

 به طور کلی تحلیل نتایج مربوط به الگوها و هنجارهای گذران فراغت نشان می دهد طبقه اجتماعی مهم ترین عامل در تبیین تمایز این الگوهاست.شبکه روابط دوستی،فضاهای گذران فراغت،الگوهای مصرف فرهنگی در این اوقات-جز در چند مورد محدود-کاملاً متأثر از موقعیت طبقاتی افراد است.اما عامل دوم در تبیین تفاوت الگوهای گذران فراغت،متغیر((جنسیت))است ،به طور کلی نقش متغیرجنسیت، در تعریف هویت بیشتر در طبقات بالا ملموس است تا طبقات پایین .در برخی از مؤلفه ها بین دختران و پسران طبقه پایین تفاوتی وجود ندارد و در طبقات بالا این تمایز و اختلاف مشهود است.در واقع این امر ناشی از فرصت ها و امکاناتی است که طبقه اجتماعی در اختیار گروه های جنسی می گذارد.

بر اساس این نتایج می توان استنباط کرد اوقات فراغت به مثابه حوزه ای در مطالعات سبک زندگی و شاخصی برای تعریف هویت اجتماعی در کلان شهری چون تهران بر اساس وضعیت طبقاتی تعیین می شوند نه ساختارهای فراطبقاتی.مهم ترین متغیر فراطبقاتی،جنسیت است که در ترکیب مقطعی یا طبقه اجتماعی می توان بخش قابل ملاحظه ای از تفاوت های هویتی در الگوهای فراغت را تبیین کند.یعنی گروه ها ی جنسی فقط مصرف کننده چیز هایی هستند که به طور همزمان طبقه اجتماعی و جنسیت در اختیار آن ها قرار می دهد.بنابراین حوزه فراغت در تهران به عنوان عرصۀ انتخاب فردی هنوز در دایرۀ محدود طبقه اجتماعی است.کنشگران اگرچه آزادی انتخاب دارند اما این انتخاب توسط متغیرهای ساختاری و زمینه ای محدود شده است. از این رو می توانیم بگوییم هویت اجتماعی همبستۀ طبقه اجتماعی و جنسیت است و نمی تون فرا تر از این دو سطح حداقل در حوزه فراغت-هویت اجتماعی را متکثر و متنوع دانست .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع:

- رجایی علی رضا،محمد حسین بیاضی،حمید جبیبی پور(1388)" باور های مذهبی اساسی،بحران هویت و سلامت عمومی جوانان "،فصلنامه روان شناسی تحولی، روان شناسان ایران،سال ششم شماره 22 زمستان 1388

- لطف آبادی،حسین،"آموزش شهروندی ملی و جهانی همراه با تحکیم هویت و نظام ارزشی دانش آموزان".فصلنامه نوآوریهای آموزشی شماره 17 سال پنجم پاییز 1385

- جوادی یگانه محمد رضا،جلیل عزیزی"هویت فرهنگی و اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز با توجه به عامل رسانه" فصلنامه علمی پژوهشی تحقیقات فرهنگی سال اول ، شماره 3، پاییز 1387

- کفاشی مجید- منوچهر پهلوان،کاظم عباس نژاد عربی"بررسی تاثیر سبک زندگی بر هویت اجتماعی"(مطالعه موردی جوانان 15 تا 29 ساله شهر بابل)فصلنامه پژوهش اجتماعی،سال سوم،شماره نهم،زمستان 1389)

- ربانی رسول.حامد شیری"اوقات فراغت و هویت اجتماعی"بررسی جامعه شناختی الگوهای گذران اوقات فراغت جوانان در تهران،فصلنامه علمی-پژوهشی تحقیقات فرهنگی،دوره دوم،شماره 8،زمستان 1388

-  حسینی انجدانی زهرا درویزه زهره خسروی و همکاران، "نقش رسانه ها در رشد هویت ملی نوجوانان شهر تهران، فصلنامه پژوهش های ارتباطی"، سال شانزدهم شماره 2، تابستان 1388

 

 


(برگرفته از مجله جامعه شناسی)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۰۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی