گروه های اموزشی متوسطه ی منطقه ی 4

ارائه مطالب آموزشی در وبلاگ گروه های آموزشی

ارائه مطالب آموزشی در وبلاگ گروه های آموزشی

۱۴ مطلب با موضوع «متوسطه ی 2 :: علوم اجتماعی» ثبت شده است

بررسی سنخ شناسی آرا موجود درباره هویت ایرانی

مقدمه

رشد شخصیت و تحکیم هویت و نظام ارزشی ملی و دینی و انسانی دانش آموزان ایرانی مهم ترین وظیفۀ تربیتی آموزش و پرورش است و تربیت شهروندی محلی و ملی و جهانی و مهارت های زندگی انسانی از طریق آموزش درست اندیشیدن ،باید به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از برنامه های درسی مدارس در نظر گرفته شود.آموزش و پرورش ایران اگر بخواهد به هویت ملی و نظام ارزشی کودکان و نوحوانان و جوانان اعتلاء بخشد،باید آنان را برای زندگی در عصر جهانی شدن در قرن حاضر آماده کند. غفلت از این وظیفۀ مهم ، نه تنها باعتث فقر هویتی و محدودنگری جهان بینی گروه های وسیعی از دانش آموزان خواهد شد بلکه زمینه جذب بی رویه گروه های وسیع دیگری از آنان به فرهنگ و سبک زندگی جهانی سازی بیگانه را فراهم خواهد آورد.

 جهانی شدن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۳۵

عنوان مقاله: جهانی شدن و مسلمانان معاصر

حسن رحیم پور ازغدی

اشاره:  متن حاضر، پیاده شده از نوار سخنرانی رحیم پور ازغدی استاد و محقق، در جمع فرهیختگان بوسنیایی در خصوص جهانی شدن می باشد. در این سخنرانی، «جهانی شدن» به معنای آمریکایی آن به مدد مبانی معارف دینی به نقد کشیده شده و اجمالا به جهانی شدن و نگاه جهانی اسلام پرداخته شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۳۴

مقاله حاضر بر تاثیر ورود اسلام بر تکوین هویت ایرانی- اسلامی می پردازد. در بخش تعاریف به  هویت ملی و شاخص  های آن پرداختیم و در ادامه  مبنای تاریخی هویت ایرانی را بررسی نموده سپس هویت تاریخی و دینی پیش از اسلام در ایران و نحوه ورود اسلام به ایران باستان را مورد پژوهش قرار داده ایم در ادامه ویژگیهای ایران در دوره اسلامی را بررسی نمودیم آنگاه به نحوه شکل گیری تشیع در ایران  و اقدامات دولت صفوی و تاثیر آن در هویت مذهبی ایرانیان پرداخته ایم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۳۱

 فرآیند شکل گیری هویت ملی در ایران

با نام و یاد خدا

 ولا تکونوا کالذین نسوالله فانسهم انفسهم (حشر/19)

همچون کسانی نباشید که خداوند را فراموش کردند ،سپس خداوند نیز آنها را از یاد خودشان برد.

چکیده:

در این مقاله با پرداختن به مفاهیمی چون هویت ،فرهنگ و موضوعاتی چون هویت ملی و هویت ایرانی  ،تلاش شده است برای این سوال که شکل گیری هویت ملی در ایران  چه فرایند تاریخی را طی کرده پاسخ داده شود.و به تعبیری چگونگی شکل گیری هویت ایرانی بررسی می شود.

 کلمات کلیدی:

هویت، هویت فردی ،هویت جمعی ،فرهنگ ،هویت ملی ،هویت ایرانی،عناصرهویت ملی ایرانی.

 مقدمه:

طرح مسئله هویت برای یک فرد با یک ملت، در رابطه با تغییرات زیست جهانی قابل توضیح است. هویت، مجموعه خصایصی است که تعلق فرد را به یک مکان محکم می‏کند و نظام ارزش‏ها و هنجارهای او را مشروعیت می‏بخشد. در دوره‏های مختلف همراه با تحول نظرات فلسفی، ویژگی‏های هویت فردی در حوزه‏های مختلف به گونه‏ای متمایز مورد بررسی قرار گرفته است.

  بی شک هویت ملی ایرانیان یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی تلقی می شود و عواملی همچون سرزمین مشترک زبان و آداب و رسوم خاص  همچنین خاطرات مشترک مردم ایران در شکل دادن به هویت ایرانی تاثیر به سزایی  داشته است و  نادیده نگیریم که ظهور و ورود اسلام به ایران  در شکل دهی و سامان بخشی هویت ایران اسلامی تاثیر به سزایی داشته است .بنابر ضرورت ابتدا  تعریفی از هویت و دیگر مفاهیم کلیدی بیان می شود  و سپس عوامل تاثیر گذار در  شکل هویت فعلی و ویژگی های هویت ایرانی در این مقاله مطرح خواهد شد  .

 هویّت(Identity)

 از هویت تعابیر زیادی شده که به برخی از آنها اشاره می شود:

کراجر Krojer هویت را«توازن میان خود ودیگران برقرار کردن» می داند.(یوسفی:1383، 80)

برخی آن را معادل شخصیت و اصلیت آورده اند(شرفی: 1380 ، 81)

و درفرهنگ جامعه شناسی بلک ول:«پنداشت نسبتاً پایدار فرد از کیستی و چیستی خود در ارتباط با افراد و گروه های دیگر که از طریق تعاملات اجتماعی فرد با دیگران در فرایند اجتماعی شدن تکوین می یابد»(جانسون،1997 )

تمام هویت ها برساخته می شوند.چگونه؟ ازچه چیزی؟ توسط چه کسی؟ به چه منظوری؟

 برای برساختن هویت ها از مصالحی مثل تاریخ، جغرافی، زیست شناسی، نهادهای تولید و بازتولید، خاطره جمعی، رویاهای شخصی، دستگاه و جهاز قدرت، وحی دینی استفاده می شود.

هویت ریشه در شناخت و دانستن Know دارد:زیرا شناختن به معنای

1- قادر بودن به تعیین هویت(من می دانم که آنها عضو پارلمان هستند)

2- قادر بودن به توصیف کردن و توضیح دادن(من می دانم چرا دولت های ایتالیا ناپایدارند)

 3- داشتن تجربه ای همانند(من می دانم بچه دار شدن یعنی چه، چون مادرم)(برایان فی: 1384 ،27)

 انواع و سطوح هویت:

هویت در معنای ساده اش، یعنی ویژگی هایی که متمایز کننده ی یک فرد از دیگری است. این ویژگی ها شامل دین، زبان، نژاد، تاریخ، جغرافیا، معماری و ... است. هویت بیان کننده ی، رابطه فرد به صورت صحیح با جامعه به عنوان یک کل است. در این معنا در یک تقسیم بندی کلی هویت را می توان به هویت فردی و جمعی تقسیم نمود.

)
الف) هویت فردی:

همان ویژگی های منحصر به فرد است که وی را متمایز از دیگری می کند. هویت فردی بیشتر در چارچوب روابط بین اشخاص صورت می پذیرد.

ب) هویت جمعی:   

 در واقع ویژگی های جمعی و گروهی است که یک گروه یا جمع را متمایز ازجمع یا گروه دیگر می سازد. هویت جمعی در چارچوب روابط گروهی مطرح می شود. با این تعریف هویت ملی نوعی هویت جمعی است.لذا ابتدا به تعریفی از فرهنگ که لازمه بحث هویت جمعی است می پردازیم و به دنبال آن بحث در باره هویت ملی و هویت ایرانی را ادامه می دهیم.

 
فرهنگ و هویت Culture

بحث هویت و هویت جمعی جدا از بحث فرهنگ نیست. خصوصا در ایران با توجه به تنوع و تکثر قومی و وجود خرده فرهنگ های قومی و ملی فرهنگ در برگیرنده ی هویت با همان مشخصه های فرهنگی یک جامعه است. لذا سؤال و یافتن پاسخی از چیستی و کیستی انسان (هویت) بدون بحث فرهنگی ممکن نیست. به عبارتی دیگر اگر فرهنگ را مجموع اندیشه های مشترک بشری بدانیم، در بستری از تفاوتها قرار دارد که همین تفاوت های اندیشه ای تفاوت های فرهنگی را به همراه دارد. لذا هویتها نیز متفاوت خواهد بود.

بنابراین تفاوت های فرهنگی منجر به تفاوت های هویتی می شود و از سوی دیگر بدون شک تفاوت های هویتی ناشی از تفاوت های فرهنگی است. لذا بحث هویت عین بحث فرهنگ است. چرا که بسیاری از مؤلفه های هویتی که متمایز کننده ی یک فرد یا گروه از دیگری است در دل نظام فرهنگی جای گرفته و شکل یافته اند.برای درک بهتر فرهنگ را از نظر فلاسفه و ادبا بررسی می کنیم.

فرهنگ از منظر فلاسفه:فلاسفه معتقداند که هویت انسان را دو چیز می سازد: نخست رابطه فرد با دیگران (رابطه گفتمانی)، دوم رابطه انسان با خودش. بنابراین هویت مجموعه ایست از ویژگی ها، وابستگی ها و پیوندهای مذهبی، عاطفی، تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، قومی و حماسی که زندگی انسان را در برمی گیرد و عضو این جامعه به آن می بالد و افتخار می کند. بنابراین هویت پدیده ای تاریخی است. تاریخی به قدمت حیات انسان. از این روست که جامعه شناسان معتقدند که اصلا فرد بی فرهنگ وجود ندارد چرا که به هر صورت فرد نشانه هایی از فرهنگ (دین، زبان، اندیشه و عادت و ...) را دارد.

 فرهنگ در ادبیات فارسی: به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت، آداب و رسوم، مجموعه علوم و معارف و هنرهای یک قوم است.فرهنگ، واژه‌ای فارسی و مرکب از دو جزء «فر» به معنای پیش و «هنگ» است که به مفهوم کشیدن و قصد و آهنگ می‌باشد و از فرهیختن اشتقاق یافته است، که در معنای گوناگونی، مانند دانش، دانایی، خرد، معرفت، حرفه و هنر، ادب و... به کار رفته است و در اصطلاح ماهیت، هویت و موجودیت یک ملت را فرهنگ می‌نامند.

تعریف فرهنگ :فرهنگ مقوله‌ای بسیار گسترده است، از این رو جامعه‌شناسان، مردم‌شناسان، اقتصاددانان توسعه و سیاستگذاران و برنامه‌ریزان فرهنگی درباره تعریف جامع و کامل آن اتفاق نظر ندارند و هر یک تعریف خاص از آن ارایه داده‌اند.در یک تعریف ساده، از فرهنگ به عنوان میراث ملی یاد شده است. یک تعریف دیگر آن است که فرهنگ مجموعه پیچیده‌ای متضمن معلومات، معتقدات، هنرها، اخلاق، قوانین، آداب و رسوم، قابلیت‌ها و عادات مکتسبه انسان‌ها می‌باشد.فرهنگ عامل سازنده هویت فردی و اجتماعی جامعه و منشاء ساز و کارها و سرمایه‌های مادی و معنوی یک ملت در سیر تکاملی و تاریخی محسوب می‌شود.

از دیدگاه جامعه شناسی، تمامی انسان‌ها دارای فرهنگ هستند. از این رو فرهنگ، امری اجتماعی و مبتنی بر روابط اجتماعی انسان‌هاست و چنین است که فرهنگ برای انسان و جامعه انسانی، امری لازم و حیاتی است و زندگی انسان بدون آن دچار اختلال می‌شود.براساس نگرش جامعه‌شناسان غربی، فرهنگ مفهومی عام و کلی است که در برگیرنده تمام دستاوردهای مادی و معنوی شده است. به همین دلیل، دین (منظور ادیان الهی و توحیدی مانند مسیحیت و اسلام است نه ادیان بشری مانند هندو و بودا) عنصری از عناصر فرهنگی محسوب می‌شود. در صورتی که از دیدگاه اسلام دین یک پدیده الهی، فرانهادی، اجتماعی، عام و کلی است که دربرگیرنده فرهنگ نیز می‌شود و فرهنگ، جزء و بخشی از آن به شمار می‌رود زیرا دین پدیدآورنده فرهنگ است.مثلا یکی از احکام دین درباره پوشش مردان و زنان است که فرهنگ لباس پوشیدن را به وجود می‌آورد و همچنین، یکی دیگر از احکام دین، مسئله تغذیه است که استفاده کردن از مواد خوراکی در آن تبیین شده است و می‌توان گفت این حکم، فرهنگ تغذیه را پدید می‌آورد. دیگر اینکه به زندگی سازمانی می‌دهد که چگونه تشکیل زندگی دهیم، فرزندان خود را تربیت کنیم، در چه ایامی شاد یا اندوهگین و سوگوار باشیم و... این امر نوعی آداب و رسوم اجتماعی پدید می‌آورد.تفاوت نگرش غرب و اسلام درباره فرهنگ، معلول دو نگرش سکولار و دین محور است. آنگاه که نگرش یک جامعه‌شناس و یا مردم‌شناس به پدیده دین الهی و توحیدی نگرش صرفا اجتماعی باشد و دین را محدود و معنوی تصور کند قطعا آن را از عناصر فرهنگی بیان می‌نماید، اما یک جامعه‌شناس و یا مردم‌شناس مسلمان که دین اسلام را پدیده‌ای جامع و کامل می‌داند بی‌تردید فرهنگ را معلول و ساخته و پرداخته دین برمی‌شماردبا توجه به اینکه بررسی این مورد خود مقاله هایی را شامل خواهد شد  و ممکن است به بیراهه برویم لذا از بحث بیشتر پیرامون این موضوع پرهیز می کنیم.

هویت ملی :(national identity)

داشتن زبان مشترک ،وابستگی های جغرافیای و اقتصادی ،عواملی هستند که مردمی را که زمان طولانی با هم زندگی کرده اند ،دارای تجربیات یکسان ،جهان بینی و آرمان های تقریبا مشترک می کند ،به طور معمول این مردم با هم زندگی کرده اند ،باهم احساس خوشبختی و شادمانی داشته اند با هم رنج برده اند .این همان چیزی است که می توان آن را هویت ملی نامید.

عناصر هویت یا اموری که یک فرد را به یک مجموعه وسیع  تر به نام ملت پیوند می دهد که شکلی از احساسات مشترک بر آمده از شور و شوق ،صمیمیت و شکوه خاص مربوط به میهن است  پس می توان گفت اولین عنصر هویت آگاهی است و دومین آن علاقه مندی به مجموعه ای که او به آن تعلق دارد.

از نظر منتسکیو هویت ملی یک ملت عبارت است از شیوه بودن ،عمل کردن ،اندیشیدن و حس کردن اجتماع خاص به شکلی که جغرافیا و تاریخ بوجود آورده است و این روح کلی یک ملت ،بر آیندی از مجموع علتهای جسمانی ،اجتماعی اخلاقی است (حمید جلالی پور 1371،ص1)

هویت ایرانی :(Iranian identity)

برای بیان هویت ایرانی باید به زمینه های های مفهومی و نظری هویت ملی ایران در عرصه هایی نظیر دین و مذهب و رسوم و سنن ،ادب فارسی ،معماری و هنر ،اسطوره ،تاریخ و جغرافیا و موسیقی ، و سیر تحول آن ها و بررسی چشم انداز های هویتی متنوع و متفاوت در گذر زمان بپردازیم که بدیهی است در این مجال نمی گنجد ولی  ابتدا با گذری از تاریخ ایران به اجمال تصویری از هویت ایرانی ارائه می دهیم .

عناصر شکل‌دهنده و سازنده‌ی هویت ملّی:

درباره‌ی عناصر شکل‌دهنده و سازنده‌ی هویت ملّی ایرانی در آثار گوناگون سخن به میان آمده است . برخی دین را عمده‌ترین عنصر سازنده‌ی هویت ملّی در نظر گرفته و عناصر دیگر به ویژه نقش استورگان و تاریخ باستانی ایران را ناچیز شمرده‌اند  و برخی بیش‌ترین اهمّیت را به عنصر باستانی داده و عنصر معنوی را نادیده گرفته  و یا برخی، یکی از اصول، هم‌چون زبان را دارای بیش‌ترین نقش در شکل دادن به هویت ملی ایرانی دانسته‌اند.

به طور کلی باید به این امر توجه داشت که عناصر سازنده‌ی هویت ملی ایرانی، آن عواملی هستند که در وهله‌ی نخست، جنبه‌ی پایدار داشته و در طول چندین هزاره، هم‌چنان نقش اساسی در تداوم سرزمینی و سیاسی آن بازی کرده و برخی عناصر نیز در طول دوران‌های تاریخ ایران دگرگون شده و به شکل‌های جدید جلوه‌گر گشته‌اند. با این همه عارضی‌ترین عنصرهای شکل‌دهنده‌ی هویت ملی ایرانی از قدمت بسیار زیاد برخوردارند و دست‌کم مدت 14 سده از زمان ورود آن‌ها به چهارچوب عناصر سازنده‌ی هویت ملی ایرانی می‌گذرد. برخی عناصرِ عارضی هویت ملی ایرانی، هم‌چون زبان فارسی، در واقع خود شکل تکامل‌یافته‌ی زبان‌های کهن‌تر ایرانی است و به این ترتیب در عرصه‌ی عناصر پایدار سازنده‌ی هویت ملی ایرانی قرار می‌گیرد. مهم‌ترین عناصر سازنده‌ی هویّت ملی ایران را می‌توان بر حسب تداوم و اهمیت به شرح زیر دانست:

1- تاریخ ایران:

تاریخ ایران یکی از عمده‌ترین عناصر سازنده‌ی هویت ملی ایرانی است، چرا که بیان‌گر آغازینِ دوران‌های شکل‌گیری روح جمعی و دیرینه بودن هویت ملی ایرانی است. البته باید به این نکته‌ی مهم توجه داشت که اصولاً تاریخ ایران از دو بخش عمده‌ی استوره‌ای و تاریخی تشکیل شده است و این دو بخش در آثار تاریخی مربوط به ایران، به خوبی جلوه‌گر شده است.

استورگان ایرانی در چهارچوب دولت‌های پی در پی سلسله‌های اشکانی و ساسانی هم‌چنان محفوظ ماندند و بر خلاف سایر استورگان منطقه، هم‌چون استورگان میان‌رودان که به دلیل انقطاع تاریخی و نهادی (فقدان دولت) رو به فراموشی گذاشتند، پس از اسلام نیز هم‌چنان مایه‌ی مباهات ایرانیان بودند و در رستاخیز سیاسی ایران در قرن یکم هجری نقش‌آفرینی کردند. همین قدرت و جذبه‌ی بخش استورگانی تاریخ ایران بود که بسیاری از پادشاهان تاریخ ایران پس از اسلام، نظیر سلطان محمود غزنوی،  فرمان‌روایان شمال ایران (آل‌بویه و دیلمیان) و حتی شاه اسماعیل صفوی  به آن مباهات می‌کردند و با رساندن نسب خود به سلسله‌های استورگانی و شخصیت‌های اسطوره‌ای ایران، هَمّ و غَمّ خود را جهت استحکام دولت ایرانی و بازسازی فرهنگی، تاریخی، ‌تمدّنی و سرزمینی آن به کار می‌بردند. بسیاری از ایرانیان نیز از طریق تداوم شیوه‌های روایت‌گونه‌ی این تاریخ کهن و باستانی، هم‌چون شاهنامه‌ی فردوسی، به ویژه بخش استورگانی آن، با گذشته‌ی خود آشنا و به شناخت هویت ملی خود نایل می‌شدند

به همین جهت است که برخی از پژوهش‌گران ایرانی نقش استورگان ایرانی را در زنده نگاه داشتن تداوم تاریخی، سیاسی و فرهنگی ایران از همه مهم‌تر دانسته اند .در هر حال تاریخ ایران از دوران نخستین آن تا به امروز، شکل‌دهنده‌ی نگرش و گاه شخصیت ایرانی بوده و بنیان مهمی برای شناخت ایرانیان از خود و شناساندن خود به دیگران و به عبارت دیگر هویت آنان به شمار می‌رود.

 2-    جغرافیا (سرزمین)

مفهوم «کشور» که معنای گسترده‌تر از وطن دارد و علاوه بر پیوند‌های عاطفی، پیوند‌های سیاسی ایرانیان را با سرزمین خود مشخص می‌کند از دوره‌ی باستان به بعد برای ایرانیان، پیام‌آور محدوده‌های جغرافیایی و مرزهای ایران بوده است. ایران در واقع خود یک مفهوم سرزمینی نیز هست و به همین جهت واژه‌ی «ایران‌زمین» مشخص‌کننده‌ی محدوده‌های سرزمینی آن است. بر خلاف برخی دیدگاه‌های پُست‌مدرن  یا نگاه‌های ایدئولوژیک قوم‌گرایانه، ایران به مثابه‌ی یک مفهوم جغرافیایی و یا به مفهوم «کشور»، مخلوق دوران مدرن نیست، بلکه از دیر هنگام یک پدیده‌ی «سرزمینی» را تداعی کرده است.

بسیاری از شاعران و نویسندگان ایرانی پس از اسلام، همین مفهوم سرزمینی را در قالب اشعار حماسی به ایرانیان زمان خود منتقل کردند و هم‌چون فردوسی در بیت‌های «چو ایران مباشد تن من مباد...» مفهوم جغرافیایی هویت ایرانی را با موجودیت ایرانیان یک‌سان دانستند. برخی از دیگر شاعران ایرانی هم‌چون نطامی گنجوی، ایران را به منزله‌ی یک واحد سرزمینی، قلبِ زمین خوانده‌اند، و آن را با همه‌ی جهان برابر دانسته‌اند:

همه عالم تن است و ایران دل / نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایران دلِ زمین باشد / دل ز تن بِه بُوَد یقین باشد

این بیانات نه تنها نشانه ی  نوعی علاقه‌ی وافر به سرزمین ایران است، بلکه در نهایت فداکاری و از جان گذشتگی، یعنی از دست رفتن «تن» فانی در راه «دل» باقی، یعنی «ایران‌زمین»، و در نهایت تلاش برای حفظ مرزها و بر آن اساس، ارزش‌های ملی و تمدنی آن را سفارش می‌کند.

3-  نهاد دولت:

اندیشه‌ی دولت و آرمان‌شهری ایرانی که در ادبیات سیاسی کشور به شکل «شاهیِ آرمانی» تجسم یافته بود، عامل مهم رستاخیز سیاسی ایران و ظهور دولت‌های محلی ایرانی پس از اسلام بوده است .اگر تاریخ و سرزمین ایران را دو پایه‌ی اساسی تداوم هویت ایرانی بدانیم، نهاد دولت و اندیشه‌ی شاهی آرمانی ، که در واقع به لحاظ فلسفی سیاسی همان دولتِ آرمانی مبتنی بر عدالت و قدرت است، پایه‌ی سوم آن را تشکیل می‌دهد.

در اندیشه‌ی سیاسی ایران باستان در واقع این دولت است که پاس‌داری اصل تداوم تاریخی و سرزمینی ایران را به عهده دارد، و هر چه میراث سیاسی ایران، یعنی اندیشه‌ی دولتِ مبتنی بر عدالت و قدرت، بیش‌تر بر اندیشه‌ی شاهی آرمانی و ریشه‌ی مردمی آن تطابق یابد، تداوم تاریخ و جغرافیای ایران آسان‌تر و مستحکم‌تر خواهد بود. انحراف دولت و رهبران دولت ایرانی از اندیشه‌ی عدالت موجب دور شدن فرّه ایزدی از آن‌ها خواهد شد و شکافی میان طبقه‌ی حاکم و مردم ایران به وجود خواهد آورد که گسست‌های تاریخی و سرزمینی را به دنبال خواهد داشت.

اندیشه‌ی دولت عادل و مقتدر ایرانی در تمامی آثار تاریخی مربوط به ایران، چه بخش‌های استوره‌ای و چه تاریخی آن، نمودار است. در واقع همین خاطره‌ی تاریخی از دولت ایرانی در عصر استورگان و عصر تاریخی‌ترِ اشکانی و ساسانی بود که به نخبگان ایرانیِ پس از اسلام برای احیای اقتدار ایران، انگیزه داد. بدون شک، بنیادگذاران دودمان‌های محلّی ایرانی نظیر صفاریان، طاهریان، آل‌بویه، دیلمیان و سامانیان و دولت‌های بعدی نظیر غزنویان و تمامی دولت‌های ایرانی پس از حمله‌ی مغول از وجود دولت‌های مقتدر ایرانی پیش از اسلام آگاهی داشته و از آن انگیزه گرفته‌اند.

اظهارنظرها، موضع‌گیری‌ها و سیاست‌های نخبگان حاکم، که در کتاب‌های تاریخی زمان خود آن‌ها ثبت شده است، حاکی از این آگاهی تاریخی است. به علاوه، تلاش‌های نخبگان محلی ایرانی برای احیای میراث سیاسی و تاریخی ایران از دوران استورگانی تا ظهور اسلام در قالب کتاب‌های نظم و نثر جدید، نظیر انواع شاهنامه‌های قبل از فردوسی  بازتاب یافته است. خود شاهنامه، نشان از تأثیرگذاری میراث سیاسی ایران در تداوم دولت ایرانی و احیای سریع آن پس از گسست‌های طولانی و یا کوتاه دارد. دولت ایرانی نه تنها عامل اصلی تداوم تاریخی و جغرافیایی ایران بوده است، بلکه وظیفه‌ای اساسی برای ارتقای میراث ادبی، تمدنی و دینی آن نیز داشته است.

 4- میراث فرهنگی

تاریخ، جغرافیا و اندیشه‌ی دولتِ آرمانی ایرانی، در آداب و رسوم، سنت‌ها، آیین‌ها و آثار نثر و نظم بسیار متعددی ثبت شده است که می‌توان از آن به مثابه‌ی میراث فرهنگی ایران نام برد. این میراث شامل آداب و رسوم و آیین‌هایی است که از عهد واپسین تاریخ ایران تا به امروز هم‌چنان تداوم یافته و بخشی جداناپذیر از هویّت و فرهنگ ملی ایرانی شده‌اند. برخی از این آیین‌ها همانند نوروز نه تنها در ایران کنونی، بلکه در فرای مرزهای آن، یعنی در حوزه‌ی تمدنی ایرانی، گرامی داشته می‌شود و همه‌ی جهانیان نیز آن را نشانه‌ای از فرهنگ و میراث فرهنگی ایران می‌دانند. برخی از آداب و رسوم ایرانی پس از اسلام نیز در بستر دین جدید، هم‌چنان تداوم پیدا کرد. برخی از این آیین‌ها نظیر جشن‌های سده و مهرگان - که در دوران‌های اخیر گرامی داشته می‌شوند - هم‌چنان در زمره‌ی میراث فرهنگی ایران قرار دارند.

میراث فرهنگی ایران هم‌چنین کتاب‌ها و آثار برجسته‌ای است که درباره‌ی تاریخ، گستره‌ی سرزمینی، آیین‌ها و سنت‌ها و اندیشه‌های دینی فلسفی سیاسی ایران به رشته‌ی تحریر درآمده است. در این زمینه به ویژه آثار منظوم پس از اسلام اهمیت فراوان پیدا می‌کند. آثار شاعران بزرگی هم‌چون فردوسی، رودکی، نظامی، حافظ، سعدی، مولوی، ناصرخسرو، انوری، ابوسعید ابوالخیر، سنایی، عطار، خیام و صد‌ها شاعر دیگر، دربردارنده‌ی بخش‌های مهم تاریخ، گستره‌ی سرزمینی، میراث سیاسی (نهاد دولت) و اندیشه‌های سیاسی، فلسفی و دینی ایرانیان است. مفاهیم والای شاهنامه، گلستان و بوستان سعدی، غزلیات حافظ، مثنوی معنوی و خمسه‌ی نظامی و ده‌ها اثر ادبی دیگر، گنجینه‌های گران‌بهایی هستند که نه تنها نظایر آن را کم‌تر می‌توان در سایر نقاط جهان یافت، بلکه شکل‌دهنده‌ی روح و روان ایرانی در گذر تاریخ نیز بوده‌اند.

 در کنار این آثار میراث ادبی ایران، زبان فارسی از اهمیّت والایی برخوردار می‌شود. گرچه بر خلاف نظر برخی از پژوهش‌گران، تنها نمی‌توان به زبان فارسی به منزله‌ی عمده‌ترین عنصر سازنده‌ی هویت ملی ایرانی اکتفا کرد، از آن‌جا که تمامی میراث ادبی، تاریخی، عرفانی، دینی و فلسفی اندیشه‌ی ایرانی، و نیز اکثر کتاب‌های نظم و نثر مربوط به تاریخ و استورگان ایران به زبان فارسی نوشته شده است، این زبان را می‌توان یکی از ارکان عمده‌ی هویت ملی ایرانی به‌شمار آورد. زبان به عنوان مهمترین مولفه در ارتباط و تعاملات انسانی و حتی سازنده ی اندیشه است و حتی می توان آن را نگهبان هویت دانست و زبان فارسی رشته اصلی پیوند ایرانیان با تمدن گذشته شان می باشد .

 5- مردم ایران:

توجه به نقش مردم ایران به منزله‌ی یکی از عناصر هویت ملی موجب درک درست‌تر ماهیّت هویت ملی و اندیشه‌ی سیاسی ایرانی نیز خواهد شد. گذشته از آن در بازسازی و بازتعریف هویت ملی ایرانی و روزآمد ساختن منظومه‌ی معنایی هویت ملی برای دوران معاصر، تمرکز بر جایگاه مردم ایران اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.

در اندیشه‌ی سیاسی ایران، مردم همیشه نقش محوری ایفا کرده‌اند، و تداوم و بقای سرزمینی، تاریخی و فرهنگی ایران‌زمین همیشه رابطه‌ی تنگاتنگی با جایگاهِ محوری مردم آن داشته است. بر خلاف برخی تصورها و برداشت‌های رایج، استورگان و تاریخ ایران، بازتولیدِ نقش نخبگان سیاسی حاکم (پادشاهان) و محوریّت آن‌ها نیست. تأکید اصلی فردوسی بر قهرمانانِ ملی ایرانی است که از درون مردم برخاسته و در حفظ تداوم تاریخی و فرهنگی و سیاسی ایران‌زمین نقش‌آفرینی کرده‌اند.

توجه به مردم ایران، به مثابه‌ی عنصر عمده‌ی سازنده‌ی هویت ملی ایرانی، نه تنها موجب درک درست‌تر فلسفه‌ی سیاسی ایران، بلکه باعث پویایی و تداوم هویت ملی ایرانی در حال و آینده نیز می‌شود، چرا که در دوران مدرن، پویایی و تداوم نظام و ثبات سیاسی، بر جایگاه مردم و حضور و مشارکت آن‌ها و سه نکته‌ی زیر اساسی استوار است که هر سه، جایگاه خاصی در اندیشه‌ی سیاسی ایران دارند:

 الف) برابری در مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی

به‌رغم وجود تفاوت در اندیشه‌ها و باورهای گوناگون دینی و قومی، مردم ایران هویت واحد پیدا می‌کنند و در تمامی شؤون اجتماعی و سیاسی و اقتصادی از برابری برخوردار می‌شوند. مردم ایران فارغ از هر عقیده، دین و لهجه و زبانی می‌بایست نقش محوری در سیاست‌گذاری‌های کشوری داشته باشند و از برابری در همه‌ی زمینه‌های مشارکت در سرنوشت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران برخوردار شوند.

ب)برابری جنسیتی

بر خلاف تصور نادرست رایج، در فلسفه‌ی اندیشه‌ی سیاسی ایران نیز، به ویژه آن‌گونه که در حماسه‌ی شاهنامه جلوه‌گر شده است، تبعض جنسیتی میان زن و مرد و خوار شمردن زنان از جایگاه چندانی برخوردار نیست، و در هیچ کجای شاهنامه زنان به خاطر زن بودن و یا به خاطر تعلق به قوم‌ها یا مذهب‌های گوناگون خوار شمرده نشده‌اند  و حقوق آن‌ها پای‌مال نگردیده است. زنانی هم‌چون فرانک (مادر فریدون)، رودابه (همسر زال و مادر رستم)، تهمینه (همسر رستم و مادر سهراب)، ..از جمله چهره‌های مردمی شاهنامه هستند که از آن‌ها به شایستگی یاد شده است. به‌این خاطر پای‌بندی به برابری جنسیتی و اعمال آن از لازمه‌های اصلی سیاست‌گذاری ملی در چهارچوب هویّت ملی ایرانی است. همچنین در فرهنگ ایرانی و تاریخ ایران، بر خلاف جامعه‌ی جاهلی عرب پیش از اسلام و حتی پس از آن، نگرش منفی درباره‌ی زنان به خاطر زن بودن کم‌تر وجود داشته است. احترام ایرانیان به چهره‌های تاریخی زنان اسلام به ویژه حضرت فاطمه زهرا و حضرت زینب و نظایر آن و ستایش نقشِ اجتماعی و سیاسی آن‌ها در زمانه‌ی خود، بازتاب تأثیر نگرش و فرهنگ ایرانی نسبت به زنان و مسأله‌ی جنسیت و برابری آن بوده است.

ج) حکومت مبتنی بر داد و دهش (عدالت)
در نظر گرفتن مردم ایران به مثابه‌ی یکی از عناصر عمده‌ی سازنده‌ی هویّت ملی ایرانی و درک جایگاه آن‌ها در هویّت ملی ایرانی و تاریخ و میراث سیاسی و فرهنگی ایران موجب درک درست‌تر اندیشه‌ی «عدالت» و «داد و دهش» در فلسفه‌ی سیاسی ایران می‌شود.

6- دین

بخش مهمی از برداشت ما در باره ی خود و دیگران ،حاصل اعتقادات وباورهای دینی ماست .دین و مذهب در ایران از این لحاظ قابل توجه است که الهام بخش سایر موئلفه های هویتی نیز هست .ایمان به نقش عوامل غیبی و ماورالطبیعی در حیات  عمومی انسان ها بخش برجسته ای از تاریخ مضبوط ایرانیان بوده است

پذیرش اسلام به هیچ‌وجه متضاد با هویت ایرانی قلم‌داد نشد و بزرگ‌ترین فرهیختگان ادبی، فکری و سیاسی ایران که به رستاخیز ادبی، فرهنگی و سیاسی کشور همّت گماشتند، از مسلمانان معتقد و مؤمن بودند. در همان حال، همین مؤمنانِ مسلمان با تعصب تمام، میراث تاریخی، تمدنی، فرهنگی و سیاسی ایران باستان را زنده نگاه داشتند و زمینه‌ی رستاخیز دولت ایرانی را فراهم کردند.

هویت ایرانی در زمان ظهور اسلام

اسلام در شرایطی ظهور کرد که امپراتوری های ساسانی و روم به واسطه ناملایمات داخلی و فقر گسترده ی فکری ،از پاسخ به پرسش های جدید عاجز مانده بودند  هنگامی که ایرانیان اسلام را آیینی قابل قبول و استناد یافتند ،آزادانه با پذیرش آن ،به طور خردمندانه و دور اندیشانه بین مواریث ایرانی و تعالیم اسلامی رابطه برقرار کردند و خلا های موجوددرزمینه ی معنویت ،حکومت و مناسبات اجتماعی را با پیام های وحیانی و روشنگر اسلام رفو کردند و خود به سرامدان علم و ادب ،عرفان و فلسفه تبدیل شدند به طوری که صاحب نظران باور دارند ،بدون حضور و مشارکت ایرانیان شاید تمدن اسلامی شکل نمی گرفت.

با ورود دین اسلام به ایران هویت دینی ایرانیان خود را در سازگاری و همراهی با هویت اسلامی قرار می دهد هر چند هویت ملی نیز کماکان در کنار این عنصر سازنده هویتی به حیات خود ادامه می دهد و بر آن تأثیر می گذارد و از آن تأثیر می گیرد.
از زمان حمله اعراب مسلمان به ایران تا سال های آغازین قرن دهم هجری، بجز یک دوره چند ده ساله، دین رسمی و مذهب رسمی سنی بود. اما چند رویداد در این مقطع تاریخی نشان دهنده قوت و شدت حضور دین در سرزمین ایران بوده است.
تا زمان حمله مغول دستگاه خلافت عربی، بنی امیه و بنی عباس حامی مذهب سنی بود. اما بعد از سقوط عباسیان و دولتهای ایرانی تبار ترک نژاد که جملگی حامی خلیفه های عباسی بودند، سازمان دینی حاکم بر جامعه ایران دچار خلا شد و فلات ایران بار دیگر عرصه رقابت تاریخی ادیان شد. ایرانیان این بار دین مغول را نپذیرفته و در مقابل فرهنگ ایران بستری شد برای رشد مذهب تشیع. همان مذهبی که از قرن چهارم و با روی کار آمدن غزنویان در خراسان و با آن و زیر مجموعه های آن مقابله شد.
در میان دولتهای شیعی که همگی در رشد فرهنگ شیعه در ایران مؤثر بوده اند و شامل دولت شیعی طبرستان، دولت آل بویه، ایلخانان مغول بویژه غازان خان (محمد خدا بنده) و امرای سربداران، دولت صفویه نقش افزون تری داشته است. صفویان طی
۲۳۰ سال حکومت با طرح هویت شیعی برای ایرانیان توانستند ایران را به صورت هویت مستقل به وجود آورند.
یکی از مظاهر حضور دین دراجتماع ایران جنبش های اجتماعی هستند. اگر چه جنبش های اجتماعی می توانند معلول و نشأت گرفته از علتهای گوناگون باشند اما در بسیاری از این جنبشها عامل دین نقش تعیین کننده ای داشته است. یکی از مهم ترین نهضتهای اجتماعی متکی بر دین نهضت تنباکو بوده است که در نتیجه تعارض هویت دینی(اسلامی) با هویت ضد دینی یا استعمار پدید آمد. در این جریان موضع گیری مرجعیت دینی و استقبال مردم از حکم میرزای شیرازی بیانگر وجود زنده هویت اسلامی در جامعه عهد ناصری است و این هویت در موضوع قرارداد رژی فرصت تبلور یافت، تا چهره ای از خود در مقابل هویتهای غیر دینی نشان دهد.
همچنین در قضایای مشروطه و در جریان ملی شدن صنعت نفت در ایران نقش عامل دین و روحانیون برجسته است.
در جریان ملی شدن صنعت نفت، آیت ا... کاشانی در کنار دکتر محمد مصدق ضمن موضع گیری شفاف علیه انگلستان از مفاهیم مذهبی مثل جهاد، احکام دینی و دولت کافر انگلستان مکرر بهره می گرفت. او به ویژ دغدغه دفاع از هویت دینی، نفی سیطره بیگانگان و دفاع از حقوق مسلمانان را داشت.
پیروزی انقلاب اسلامی را می توان یکی از مهمترین جنبشها و نهضتهای اجتماعی قلمداد کرد که در آن نقش عامل دینی برجسته و مهم است. انقلاب اسلامی بعدها خود سرمنشا خیزشهای مذهبی در میان دین داران به ویژه در جهان اسلام شد و مبدا شکل گیری مجدد و احیاء هویت مذهبی در ایران شد چرا که منجر به شکل گیری نظام جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی مبتنی بر دین اسلام و مذهب شیعه شد و از آن پس دولت دینی به عنوان یک نهاد سیاسی به باز تولید و احیاء هویت دینی ایرانیان همت گماشت

سازگاری هویت ایرانی با اسلام:
بدیهی است که ایرانیان علا‌وه بر اعتقاد به دین نوین یعنى اسلا‌م داراى سابقه سیاسى پیش از اسلا‌م بودند و به مدت هزار سال قبل از ظهور اسلا‌م یعنى قرن هفتم پیش از میلا‌د تا قرن هفتم میلا‌دى داراى دولتهاى قدرتمندى نظیر مادها هخامنشیان اشکانیان و ساسانیان بودند. به دلیل همین سابقه سیاسى و تاریخى بود که ایرانیان پس از ظهور اسلا‌م با حفظ اعتقاد به ایمان جدید به رستاخیز سیاسى وفرهنگى خود دست زده در راه ارتقا و پیشبرد میراث سیاسى و فرهنگى ایران کوشش فراوان کردند.
ایرانیان نوعى سازگارى هوشمندانه میان هویت ایرانى ودین اسلا‌م بر قرار ساختند وبا ذکرتاریخ ایران پیش ازاسلا‌م آن را در کنارشرح تحولا‌ت تاریخ اسلا‌م مورد تجزیه وتحلیل قرار داده‌اند.ایرانیان در طول قرن‌هاى پس از اسلا‌م، میان هویت ملى خود(ایرانیت)و اعتقاد دینى خود (اسلا‌میت) سازگارى برقرار ساختند و هیچ گاه یکى از این عناصر رادر برابر دیگرى قرار ندادند

نتیجه گیری:

از آن چه گفته شد می توانیم نتیجه بگیریم؛ عناصر شکل دهنده هویت ملی ایران  را مجموعه منسجمی تشکیل داده که به هیچ وجه نمی توان تاثیر  و یا تاکید بر یک عنصر بیش از دیگری کرد آنچه هویت ایران اسلامی را می سازد  کل است که ضمن در برداشتن مجموعه اجزا خود ترکیبی خاص یافته و به جرات می توان اظهار کرد ؛ برای ملت ایران هویت ملی از اهمیت اساسی و حیاتی بر خوردار است به طوری که در طول تاریخ هر گاه احساس کرده اند هویت ملی آنان با تهدید مواجه شده به شدت واکنش نشان داده اند( برای نمونه در جنگ چالدران هجده هزار سرباز ایران در مقابل دویست هزار سرباز ترک و بلغار و .. جنگیدند و یا در دوره دوم جنگ با روسیه با اعلام جهاد توسط علما ،دهها هزار ایرانی سرازیر جبهه ها شدند همچنین جنگ تحمیلی که رژیم صدام به حمایت آمریکا اقدام نمود ملت ایران با واکنش شدید خود هویت ملی خود را حفظ نمودند.)

از آنجا که اقداماتی توسط دولتهای متحد غربی برای تخریب هویت ملی ایرانی صورت گرفته  مانند ساخت فیلم های سینمایی توسط هالیوود(فیلم300)و ..جامعه ی ایران برای نگهداشت و پایداری هویت خود و حتی جهانی سازی هویت ایران اسلامی همواره  اقداماتی انجام داده است به عنوان مثال ؛ دکتر محمدرضا مجیدی ، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در یونسکو، پاریس در پاسخ به این سوال که درباره تبیین هویت ایرانی ـ اسلامی در تعامل با جامعه جهانی چه تلاش‌هایی صورت گرفته است ؟ وی در قسمتی از صحبت های خود بیان می کند: برنامه‌هایی برای شناساندن ظرفیت‌های غنی فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی تعریف شده است تا جایگاه ایران فرهنگی در منطقه و جهان بیش از پیش روشن شود. همچنین جهت ارتقای آگاهی‌های بین‌المللی نسبت به پیشرفت‌ها و دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌های علمی، فرهنگی و آموزشی، این نمایندگی با همکاری نهادها و سازمان‌های مختلف کشور برنامه‌هایی را اجرا نموده یا در دست اجرا دارد و سعی کرده است فعالیت‌های مربوط به ایران‌شناسی و گسترش زبان و ادب فارسی را نیز تقویت نماید.

و در قسمتی دیگر اضافه می کند:... در واقع ایران اسلامی در حوزه‌های فعالیت یونسکو حرف‌های زیادی برای گفتن دارد که باید با تحرک بیشتر مراکز علمی کشور اعم از دانشگاه و حوزه و استفاده از زبان بین‌المللی نسبت به عرضه اندیشه‌های بلند دینی و مفاهیم ارزشمند فرهنگ ایرانی و اسلامی اقدام کنند و مراکزی چون یونسکو تریبون مناسبی برای این امر است.

همچنین در قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران (1394 ـ 1390):فصل اول  را به فرهنگ اسلامی ـ ایرانی  اختصاص داده شده و در ماده1چنین بیان شده است:دولت موظف است با همکاری سایر قوا « الگوی توسعه اسلامی ـ ایرانی» که مستلزم رشد و بالندگی انسانها بر مدار حق و عدالت و دستیابی به جامعه‌ای متکی بر ارزشهای اسلامی و انقلابی و تحقق شاخص‌های عدالت اجتماعی و اقتصادی باشد را تا پایان سال سوم برنامه تدوین و جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه دهد. این الگو پس از تصویب در مجلس شورای اسلامی مبنای تهیه برنامه ششم و برنامه‌های بعدی قرار می‌گیرد.

پیشنهاد:

اگر فردی خانه اش را گم کند می توان به او کمک کرد تا به خانه اش برگردد اما اگر خودش را گم کرد به این راحتی ها نمی توان خودش را به او شناساند  .  و اگر فرد خود گم کرده اینچنین مشکلات داشته باشد وای بر  ملتی  که به این آسیب دچار گردد که در آن صورت بسیار بد روزگاری خواهد داشت  ودر این حال  بر ما واجب است که با تمام قوا در شناخت هویت ایرانی برای جوانان تلاش کنیم تا سد محکمی برابر تهاجم فرهنگی  دشمنان  ایران اسلامی بسازیم تا خدای نکرده جز گروه ضالین نگردیم.

جنگ هویت که دشمن آغازگر آن است و اکنون به مثابة‌ تهدیدی نیرومند تلقی می‌شود، در صورت برنامه‌ریزی کلان و بسیج نیروها و نخبگان، قلمداران و هنرمندان و نظریه‌پردازان برای مقابله با آن ، می‌تواند به فرصتی ارزشمند برای تعمیق و گسترش هویت ایرانی تبدیل شده و موجب بسط این هویت شکوهمند و پیامهای شیعی و آزادیخواهانه آن در منطقه بخصوص جهان تشیع و جهان اسلام‌ گردد که در این صورت به تهدیدی قدرتمند و زوال ناپذیر علیه آغازگران جنگ هویت و عوامل آنها تبدیل می‌گردد.به هوش باشیم و بصیرت و هوشیاری ایرانی داشته باشیم وگرنه اهالی روم و فرنگستان و ترکیه و تاتار و اعراب حجاز و روس و و و که امروز پول خرج می کنند و برنامه ماهواره مجانی می گذارند و دکترای افتخاری به بعضی از ما می دهند و اقامت مشمئز کننده در غرب را به ما با خواری و خفت می دهند و شبانه روز برایمان فیلم و سریال خوش آب و گل صورتی و بنفش ..پخش می کنند و وقتی در جهت سیاستهای فریبنده شان قرار می گیریم ما را به بهانه یک کتاب و مقاله و فیلم که با سیاستهایشان همخوان باشد تحویل می گیرند و «شما» خطاب می کنند؛ کارشان که به نتیجه برسد، «شما» را به «تو» و «تو» را به «هیچ» بدل می کنند.

 منابع:

 

1.        کلام الله قرآن مجید

2.       کتاب جامعه شناسی آنتونی گیدنز ترجمه منوچهر صبوری ،(نشر نی)

3.      کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران  مرتضی مطهری(انتشارات صدرا)

4.       تطورات گفتمان های هویتی  ایران ،حسین کچویان (نشر نی)

5.      حمید احمدی. «هویت ملی ایرانی در گستره‌ی تاریخ». فصل‌نامه‌ی مطالعات ملی. شماره 15 (1382): 47-9

6.       پژوهش های فرهنگی و اجتماعی (پزوهشکده تحقیقات استراتژیک)

7.      خلاصه مقالات نخستین همایش هویت ایرانی (تهران نشر ساقی)

8.      جلسات ضمن خدمت در منطقه 2 آبان /90 اساتید:(سرکار خانم صالح نژاد و سر کار خانم بیدقی)

9.       مجلات رشد آموزش علوم اجتماعی شماره های(44،45،39،21،20)

10.     فصل نامه دبیرخانه علوم اجتماعی شماره (13،16)

11.     مرتضی ثاقب‌فر (1377). شاهنامه‌ی فردوسی و فلسفه‌ی تاریخ ایران. انتشارات معین و نشر قطره. ص 89-39.

12.    اندیشه » مهر 1384 - شماره 66

13.   پایگاه مجلات تخصصی نورایران، ش 3245و3246، 16 و 17/6/84

14.    وبلاگ ایران بصیرت

15.   جام جم آنلاین: محمدرضا مجیدی شماره خبر: 100888914556.

16.    مجله کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره119

17.   فصل نامه فروزش شماره یکم بنیادهای هویت ملی ایرانی(دکتر حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران

18.   پایگاه اطلاع رسانی دین پژوهی ایران(الگوی اسلامی پیشرفت از نگاه شهید مطهری)

http://hoviyatasllami.mihanblog.com-19


(برگرفته از وبلاگ جامعه شناسی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۲۹

http://ejtemaei4.blog.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۲۱:۳۷

کارگاه تولید محتوا در روز های یکشنبه 10/9/92 و17/9/92  در دبیرستان امام محمد باقر (ع) برگزار گردید. این دو کارگاه به منظور آموزش و ترغیب دبیران علوم اجتماعی و مطالعات اجتماعی برای کاربرد IT در تدریس و به ویژه جهت آمادگی دبیران علوم اجتماعی برای شرکت در مسابقه تدریس مبتنی برIT  برگزار شد.

سرکار خانم عمویی با استفاده از نرم افزار بیلدر  به آموزش و اداره کارگاه پرداختند. در پایان سرگروه علوم اجتماعی و مطالعات اجتماعی از همکاران خواستند بر اساس آموزش ارائه شده تولید محتوایی از کتاب های درسی  و دبیران سال چهارم  از درس دهم کتاب علوم اجتماعی  داشته باشند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۴:۰۷

با تشکر از دبیرانی که با شرکت خود این جلسه را ارج نهادند.

بنت الهدی صدر- نیایش-تلاش- امامت- تربیت- ولایت- مالک اشتر- صدیقه رودباری- شاهد معلم- سمیه - آل یاسین- شرافت- مهدیه- علم و ایمان- امام محمد باقر(ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۲ ، ۱۲:۲۶

اولین مجمع گروه علوم اجتماعی در تاریخ 27/8/  92 در محل ضمن خدمت باقرالعلوم برگزار گردید. این جلسه در قالب کارگاه طراحی سؤالات مفهومی برای همکاران علوم اجتماعی( متوسطه2) و مطالعات اجتماعی( متوسطه1 ) برگزار شد.

در این جلسه ابتدا سرکار خانم اکبری تدریس و کارگاه خود را اجرا کردند. سپس سرگروه علوم اجتماعی برنامه و فعالیت های گروه  را برای همکاران تشریح نمود.

بسته آموزشی شامل شیوه نامه طراحی سؤالات مفهومی، فراخوان مقاله، فرم ارزیابی تدریس مبتنی  برIT   و فرم داوری مقالات همراه با دو شماره از مجله رشد( آسیب شناسی اجتماعی )در اختیار دبیران شرکت کننده قرار گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۲ ، ۱۲:۲۵

به نام خدا

 

1- نگاهی جامعه شناختی به مؤلفه ها و ویژگیهای راه حضرت امام خمینی(ره)و تمایز آن با اسلام آمریکایی

۲- بررسی رابطه فرهنگ و هویت ملّی

۳- بررسی روند اسلامی سازی علوم اجتماعی در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با تأکید بر کتب علوم اجتماعی مقطع متوسطه 

۴- استعمار غرب، سلطه و تکوین هویتهای مقاومت در جهان اسلام

۵- جامعه شناسی اسلامی (علوم انسانی/ علوم اجتماعی) و ویژگی های آن

۶- تحلیل محتوای کتب اندیشمندان مسلمان در مورد علم اسلامی (علوم انسانی/ علوم اجتماعی/ جامعه شناسی اسلامی)

۷- بررسی گفتمان تنش زدایی دولت تدبیر و امید و چشم انداز آیندۀ آن

۸- نعکاس هویت انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن در علوم اجتماعی مقطع متوسطه

۹- بررسی میزان هماهنگی تبلیغات تلویزیونی در ایران با محتوای کتب علوم اجتماعی مقطع متوسطه

۱۰- نقد جامعه شناسی غربی از منظر اندیشمندان مسلمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۲ ، ۱۱:۱۷
اطلاع رسانی
قابل توجه دبیران علوم اجتماعی
پیرو بخشنامه ارسالی به مدارس، کارگاه تولید محتوا در تاریخ یکشنبه  10 92/9  و  92/9/17   در دبیرستان امام محمد باقر(ع)  برگزار می گردد از دبیران علوم اجتماعی جهت شرکت  در این کارگاه دعوت به عمل می آید
 
ساعت شروع کلاس:14
آدرس: میدان الغدیر: خیابان دلاوران - خیابان تکاوران شمالی- 20 متری اول . تلفن: 77454645
 
با تشکر
تصمیم قطعی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۲ ، ۱۱:۱۳