فعالیت هنری و خلاقه بزرگسالان برای کودکان
فعالیت هنری و خلاقه بزرگسالان برای کودکان
کارشناسان، متخصصان، هنرمندان و منتقدان تئاتر همواره نمایش کودک ونوجوان را به خاطر پیچیدگی زوایا، نوع روایت داستانها و نحوه برقراری ارتباط با مخاطبان خاص خود، از سختترین گونه تولیدات هنری در عرصه هنرهای نمایشی دانسته اند. هنر نمایش در بطن خود به دلیل ویژگیهای متعدد فرهنگسازی، همواره سرآمد اغلب تولیدات هنری در عرصه آثار تصویری بوده است و این خصیصه به دلیل زنده بودن و اجرای رودررو با مخاطب از مزیتهای بالقوه این هنر به شمار میرود. در کنار این نکته، وقتی پای مخاطبان خاص این گونه هنری به میان میآید، بدون شک اغلب اذهان به سمت طیف مخاطبان کودک ونوجوان سوق پیدا میکند که از قضا پیچیده ترین و سختترین شکل تولیدات آثار تئاتری نیز متعلق به این گروه است.با وجود سابقه بالای تئاتر کودک ونوجوان در ایران که چیزی بیش از نیم قرن است و افتخارات و کارنامههای موفقی که طی دو دهه نخست فعالیت در داخل و خارج از مرزهای جغرافیایی کشور داشتهاست، این گونه نمایشی طی سه دهه اخیر اغلب در کشاکش تعریفها و نگاههای مختلف مدیریتی و هنرمندان، از حیث ساختاری و فرمیبا فراز و فرودهای متعددی مواجه شد که ثمره این کش و قوسها و مناقشات به مهجوریت و گوشه گیری آن منجر شد. حال به بهانه برگزاری بیستمین جشنواره بین المللی تئاتر کودک ونوجوان در همدان در ادامه سعی میکنیم به معرفی علمیگونههای مختلف تولید آثارنمایشی کودک ونوجوان که متداولترین آنها در تمام جهان (درکشورهای صاحب تئاتر) است بپردازیم.
تئاتر برای کودکان
«مارتین اسلین» در کتاب «تاریخ تئاتر» در تعریف «تئاتر برای کودکان» به عنوان یکی از گونههای تئاتر کودک آورده است که «تئاتر برای کودکان» عبارت از فعالیتی نمایشی است که بزرگترها برای سرگرم کردن کودکان انجام میدهند و شامل دو بخش تئاتر عروسکی و تئاتر زنده است.
الف) تئاترعروسکی
نمایش در سیر تحول خود با ماسک همراه بود. به تدریج ماسک از بازیگر فاصله گرفت و در دستان و مقابل او با کمک میله یا توسط نخ به حرکت درآمد و این شکل از اجرا، «هنر عروسکی» نام گرفت. در نمایش عروسکی، داستان از زبان عروسکها بازگو میشود. افسانهها و داستانهای حماسی و اساطیری، موضوعات رؤیایی و تخیلی در این شکل نمایش گویاتر ارائه میشود. نمایش عروسکی طی زمان به انواع مختلفی چون «دستکشی»، «میله ای»، «سایه» و نظایر دیگر از این طیف تغییر شکل داده است. «بهرام بیضایی» در کتاب «تاریخ نمایش ایران» آورده است: تئاتر عروسکی در ایران بیش از ۱۰ قرن سابقه دارد. در کاوشهایی که در مصر باستان، یونان و روم قدیم به عمل آمده است آثاری از این هنر را در معابد و اهرام یافتهاند و این هنر به تدریج در سراسر جهان مورد استفاده مردم قرار گرفته است. در واقع هرجا تئاتری بوده نمایش عروسکی نیز در برنامهها وجود داشته و هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. اگر در حال حاضر دو کشور چک و اسلواکی به خاطر تکنیک قوی و محتوای مناسب در ارائه تئاتر عروسکی پیشتاز کشورهای جهان هستند، از زمان بسیار قدیم تئاتر «سایه ای» در چین سابقه داشته است و هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. در این نوع تئاتر با اینکه بازیگران عروسک هستند ولی با استفاده از منبع نوری که در پشت آنها قرار میگیرد و پرده روشنی که در مقابلشان قرار دارد ماجرا به صورت سایه روی پرده نمایان میشود. عروسکهایی که در تئاتر عروسکی به کار برده میشود با عروسکهای معمولی و اسباب بازی فرق دارند. معمولا قد و اندازه آنها تا نصف اندازه طبیعی است و به کمک نخ از بالا یا دست از پایین یا به وسیله میله (باتوم) یا نیروی مغناطیسی یا الکترونیکی قابلکنترل هستند. برای اجرای نمایشنامههای عروسکی از افراد محدودی استفاده میشود که عروسکها را به حرکت درمیآورند. در این نمایشها دست کارگردان باز است و میتواند با صرف مخارج کم، نمایش جالب توجهی تولید و ارائه کند. گذشته از این، نمایش عروسکی سخت مورد علاقه مردم و به خصوص کودکان است. به همین دلیل مجموعههای تلویزیونی و تبلیغاتی بسیاری با استفاده از این هنر تهیه میشود. از این هنر برای نمایشهای مذهبی و قهرمانانه نیز بسیار استفاده میشود. نوع ساده تر نمایش عروسکی که معمولا در مدارس، کلاسها و در تلویزیون نیز مورد استفاده قرار میگیرد از عروسکهایی است که به وسیله دست از پایین رهبری میشوند. معمولا پیراهنی کیسه مانند به گردن عروسک وصل است و صحنه طوری ترتیب مییابد که شخص عروسکگردان پیدا نیست. انگشت میانی، سر عروسک و دو انگشت دیگر، دستهای عروسک را تشکیل میدهند. این نوع را در فارسی «پهلوان کچل» میگویند.
ب) تئاترزنده
از ابتدای قرن بیستم با توجه به مداقه و دقت نظر بیشتری که در مراحل تربیت فرهنگی و اجتماعی کودکان مدنظر قرار گرفت، عدهای به فکر تهیه تئاتر خاص کودکان افتادند ولی بعد از مدت کوتاهی معلوم شد که تئاتر خاص کودکان از نظر مادی کاری است با نفع مالی اندک؛ چرا که نوشتن نمایشنامه برای کودکان همان زحمات و مرارتهای نمایشنامهنویسی برای بزرگسالان را داشت و اجرای آن هم از نظر دکور، بازیگر و غیره با مشکلات بیشتری همراه بود. و در اغلب اجراها به نمایش درآوردن همان داستانهای شناخته شده و معمولی نیاز به تکنیکهای خارقالعاده داشت. مثلا قوطی کبریت معمولی باید به درشکه چهاراسبه تبدیل شود یا با دست کشیدن به چراغی، قصری و کاخی را پدیدار کند. در مقابل این مخارج هنگفت، درآمد حاصله به دو دلیل ناچیز بود. اول نیمه بها بودن قیمت بلیت خردسالان، دیگر محدود بودن وقت آنها برای استفاده از تئاتر. اطفال فقط آخر هفته فرصت تئاتر رفتن را داشتند. به همین دلیل طولی نکشید که تهیه کننده آزاد به کلی از به روی صحنه آوردن تئاتر خاص کودکان با بازیگر حرفهای منصرف شد. ولی در زمان حاضر در کشورهایی که ادبیات کودکان تحت نظارت دولت است، کار نمایشنامه تربیتی و به وجودآوردن تئاتر خاص کودکان مجدانه دنبال میشود و ذهنهای جوانان از کودکی با این هنر آشنا شده و دقیق و منطقی بار میآیند. تجربه نشان داده که در بسیاری از کشورهای دیگر مانند انگلیس، ژاپن، آلمان، اتریش و فرانسه که در آنها دولت از تئاتر خاص کودکان به طور مستقیم حمایت نمیکند، نتایج درخشانی به دست نیامده است، اگرچه انگلیسیها به علت سنت تئاتر دولتی در این راه پیشقدم بودهاند و کوششهای فراوانی تاکنون انجام دادهاند. در آمریکا نیز طی سالهای ابتدایی قرن بیستم چندین شرکت بزرگ گروه نمایشی تشکیل دادند. این گروهها به سبب کمیاقامت در شهر، درآمد بیشتری داشتند و به همین دلیل توانستهاند تا کنون به فعالیت خود ادامهدهند. «پانتومیم» یعنی تئاتر بدون حرف و با اتکا به روایت داستان توسط زبان بدن اغلب برای کودکان اجرا میشود و اگر خوب اجرا شود بیننده را سخت تحت تأثیر قرار میدهد زیرا طی آن فکر اصلی نویسنده با حرکتهای گوناگون به بیننده القا میشود. هنر واقعی پانتومیم هم در زیبایی حرکات و هماهنگی آنهاست که با هدف نمایشنامه مطابقت دارد.