گروه های اموزشی متوسطه ی منطقه ی 4

ارائه مطالب آموزشی در وبلاگ گروه های آموزشی

ارائه مطالب آموزشی در وبلاگ گروه های آموزشی

۷۵ مطلب با موضوع «متوسطه ی 1» ثبت شده است

تفاوت تفکر و یقین با قانون جذب

حمزه شریفی دوست

همه می‌دانیم که آیات و روایات زیادی در باب ارزش تفکر وارد شده است. همین طور دسته دیگری از روایات به خاصیت یقین پرداخته‌اند و مومنین را برای دستیابی به این مقام تشویق کرده اند. افرادی که هوادار قانون جذب هستند این دو یعنی تفکری و یقین را مستمسک قرار داده و ادعا می‌کنند قانون جذب یعنی همان تفکر که در قرآن آمده و گاهی می‌گویند قانون جذب چیزی غیر از مقام یقین که در نهج‌البلاغه نیست. ادعای این افراد چه میزان دینی است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۳۲

جریان مینی مال 

 

کامران عدل

در حال دیالوگ با حمید جعفری، که دبیر همین صفحه‌آخر است، درباره فلانی بودیم و از من پرسید که: آیا مایل هستم که مطلبی بنویسم؟ گفتم: نمی‌دانم این شخص کی هست؟ گفت: برادر ناتنی فلانی است. پرسیدم مثل او انتلکتول است؟ گفت: نه، ولی شاعر خوبی است. شعرهایش مینی‌مال هستند...
جریان مینی‌مال، ما را به گفت‌وگویی برد که قرار شد مطلبی درباره گبه بنویسم. تلفن را قطع کردیم و من، از گبه به‌گلیم و 4000 قطعه عکسی که از قالی‌ها و گلیم‌های موزه فرش در سال 1354 گرفته بودم، کشیده شدم که من، از فرش خوشم نمی‌آید و سرانجام به‌ یاد مقاله‌ای که برای سی‌دی و سایت معماری ایران که در ماه مارس 2004 نوشته بودم و از فرش ایرانی تعریف کرده بودم افتادم. موضوع، سر کاشی‌های هفت‌رنگ کاخ گلستان بود. در آن موقع، از چند استاد خواسته بودم که درباره کاشی‌های هفت‌رنگ کاخ گلستان برایم مطلبی بنویسند. همه زیرآبی رفتند. در نهایت، به‌این نتیجه رسیدم که این‌ حضرات، چیزی از جریان نمی‌دانند و مثل تمام ایرانی‌ها، که بلد نیستند بگویند نمی‌دانم، من را سرکار گذاشته‌اند. سرانجام، احساس قلبی‌ام را به‌ مغزم منتقل کردم و مغزم، انرژی کافی به ‌سر انگشتانم داد، تا مطلب را تایپ کنم که این، یکی از قشنگ‌ترین متن‌هایی است که در عمرم نوشته‌ام.
«همان‌طور که می‌دانید، ما در سرزمینی چشم به‌جهان گشوده‌ایم که نامش فلات قاره ایران است. سه چهارم این فلات قاره ما، پوشیده از دو رشته کوه است که بعد از کوه‌های شمال هندوستان، بلندترین کوه‌های جهان هستند. نام‌شان؟ البرز و زاگرس. با چکادهایی رویایی. سهند، سبلان، دماوند، دنا، تفتان. میان این دو رشته کوهستان، دو کویر قرار دارند به‌وسعت تمام جهان. با چشم‌اندازهایی یکنواخت. سرد در زمستان، زیرا که در فلات‌قاره ایران قرار دارند و گرم در تابستان، مثل جهنم سوزان. زیرا که در فلات‌قاره ایران قرار دارند. رنگ سرزمین ما، زرد مایل به‌قهوه‌ای و بالای سرمان، فضای تمام جهان هستی به‌رنگ آبی زلال، وقتی پدران و مادران ما، در این سرزمین، با اسب‌های زیبایشان که امروز به‌آن‌ها اسب عرب می‌گویند، به‌مسافرت می‌پرداختند، روزگاری یکنواخت و کسل‌کننده در مقابل دیدگان‌شان داشتند. از این روی، پدران و مادران ما، برای فرار از این زندگی ملال‌آور و خسته‌کننده، به رویاهای خودشان پناه می‌بردند. رویایی که حد و مرزی نداشت. آنان با رویاهای خود شهرهایی ساختند که بعدها حتی نام‌شان رویایی شد. مثل سمرقند، بخارا، نیشابور، اصفهان، شیراز، کاشان، یزد، کرمان. در این شهرهای کویری و نیمه‌کویری، هر آنجایی که آبی پیدا کردند، باغ‌هایی ساختند که، آن باغ‌ها به‌ نوبه خودشان شهره آفاق شدند. تا به‌آن‌جا که، تا به‌اسپانیا رفتند و برایشان، همراه با موسیقی‌ رویایی‌شان، شهرهای رویایی و باغ‌های رویایی ساختند. برای جبران این کمبود رنگ، قالی‌هایی بافتند که باغ‌های فردوس را برایشان تداعی می‌کرد. قالی‌هایی که آن‌ها نیز رویایی بودند و روح و جان تمام کسانی را که آن‌ها را می‌دیدند می‌ربودند و ویران می‌کردند و به‌فرش‌های ایرانی معروف شدند و سرانجام، برای تزیین خانه‌ها و کاشانه‌هایشان از هر ترفندی برای هرچه بیشتر رنگی کردن آن‌ها سود بردند. ارسی‌ها را ساختند و سرانجام انواع کاشی‌ها را به‌هر کجا که توانستند چسباندند. صدها و صدها سال بعد، وقتی در مسیر پدران و مادران خودم و به دنبال زندگی آنان می‌گشتم تا از آن‌ها عکس بگیرم، تجربه‌های ایشان را تجربه می‌کردم. وقتی بعد از روزها و روزهای ملال‌آور در این راه‌ها و جاده‌ها، به‌شهری و باغی می‌رسیدم، با تمام جان و هستی‌ام آن‌ها را درک می‌کردم. باغ ارم، باغ دلگشا، باغ فین، باغ دولت‌آباد، باغ‌کاران و سرانجام باغ کاخ گلستان. بوی آب و بوی خاک. امروز، باغ کاخ گلستان در وسط شهر تهران است. رفتن به‌آن‌جا، درست همان‌قدر سخت و ملال‌آور است که مسافرت‌های پدران و مادران ما. اگر جان سالم از دست اتومبیل‌ها و موتورسوارها به‌در ببرید، قیافه خیابان بوذرجمهری سابق و 15خرداد امروزی و محوطه بازار و سبزه میدان مرحوم و قیافه میدان ارگ، آن چنان ملال‌آور است که صد رحمت به قیافه کویر نمک. تمدن؟ نگو و نپرس. قیافه‌های مردم؟ وحشت‌زده، عصبی، درهم. صدا؟ صدای موتورسوارن و بوق ماشین‌ها. نه یکی و نه دوتا. صدها و صدها. بوی خاک و بوی آب؟ مرحوم آب و مرحوم خاک. بوی دود و بوی گازوییل. ولی، به‌محض آن‌که پای به‌داخل باغ کاخ گلستان می‌گذارید، ناگهان همه‌چیز عوض می‌شود. نمی‌دانم چرا، آن حوض جلوی در ورودی، آب سردی را به‌روی شما می‌ریزد، که آرام می‌شوید. باغبان‌ها، آب‌پاشی می‌کنند. آرام هستند و آرامش آن‌ها شما را آرام‌تر می‌کند. هوا، یک هو صد درجه خنک‌تر می‌شود. سر و صدای وحشیانه شهر، جای خودش را به‌جیغ‌های طوطی‌ها می‌دهد. بالای سرتان می‌پرند و جیغ می‌زنند. برای دیدن‌شان، بی‌اختیار سرتان را بالا می‌برید. درختان باغ را حس می‌کنید. آرام می‌گیرید. دیگر عجله نمی‌کنید و نمی‌دوید. آهسته راه می‌روید. آرام آرام به‌اطراف خودتان نگاه می‌کنید. ساختمان‌ها را می‌بینید. دیوارها را می‌بینید و سرانجام، کاشی‌های هفت‌رنگ کاخ گلستان را می‌بینید. جلو می‌روید و بهشت را می‌بینید.» چه‌طور بود؟ خوب بود؟ اگر مایل بودید عکس‌های این مقاله را ببینید کافی ا‌ست که روی اینترنت، www. Iranjoa. com را تایپ کنید و روی شماره مارس 2004 که هفتمین شماره است، کلیک کنید. در آن‌جا، متن به‌انگلیسی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۳۰

 

 

 

چگونه ایده های جدید خلق کنیم
سلامت نیوز :" ما نیاز داریم متفاوت فکر کنیم! "   
" نیاز به چند ایده بدیع داریم! "
آیا این پیام ها بارها و بارها در محل کار شما تکرار می شود؟

سازمان ها و ارگان ها در برخورد با چالش های پیچیده و مستمر ، به این نتیجه رسیدند که داشتن تفکر خلاق برای پیشبرد اهداف سازمان ، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی روان این مسئله دلیل این امر است که ما در هر زمان نیازمند تولید ایده های جدید و تفکر خلاق هستیم.
در این مطلب سعی بر آن است تا شما را با راهکارهای خلاق تر بودن آشنا کنیم

 

سازمان ها و ارگان ها در برخورد با چالش های پیچیده و مستمر ، به این نتیجه رسیدند که داشتن تفکر خلاق برای پیشبرد اهداف سازمان ، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
این مسئله دلیل این امر است که ما در هر زمان نیازمند تولید ایده های جدید و تفکر خلاق هستیم. تقویت تفکر خلاق ما را در تصمیم گیری بهتر و حل مسئله کمک می کند و ما را از بن بستهای زندگی خارج می نماید ، تفکر خلاق نه تنها شخص را قادر می سازد که از تجربیات قبلی خود استفاده نماید و آن را با موفقیتهای تازه ارتباط دهد. بلکه قادر خواهد بود ارتباط بین چیزهایی که قبلاً با هم بی ارتباط بوده اند را پیدا کند که از نظر خود فرد تازه و معنادار می باشد همچنین می تواند از روشهای غیر سنتی برای حل مسئله استفاده کند و فراتر از اطلاعات گام بردارد.


الگوهای فکری را بشکنید:
همه ما گرایش داریم به الگوهای فکری مشخصی بچسبیم. شکستن این الگوهای تفکر به ما کمک می کند ذهن انعطاف پذیری داشته باشیم و به کمک آن بتوانیم ایده های جدید تولید کنیم. در ادامه چند روش برای شکستن الگوهای تفکر به شما معرفی می شود:

فرض ها را به چالش بکشید:
شما برای هر موقعیت گروهی از افکار و فرض های کلیدی دارید. به چالش کشیدن این فرض ها به شما یک دید کلی در مورد دیگر احتمالات موجود می دهد.

مسئله را به شکل دیگری تعریف کنید:
اغلب بیان مسئله به شیوه متفاوت منجر به تولید ایده های متفاوت می شود. برای بازتعریف مسئله از زاوایای متفاوتی موضوع را مورد بررسی قرار دهید.

" چرا ما نیاز داریم این مسئله را حل کنیم؟ "
" اگر ما این مسئله را حل نکنیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ "
" هم اکنون موانع چیست؟ "
این سوالات به شما بینش جدیدی ارائه خواهد داد و کمک خواهد کرد به ایده ها و راه حل های جدیدی دست پیدا کنید.
در اواسط سال 1950 ، کمپانی های کشتی سازی سرمایه زیادی را از دست دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که باید بر ساخت کشتی های سریع تر و کارآمدتر تمرکز کنند. اما مشکل هم چنان ادامه داشت. سپس یک مشاور مسئله را به شکل متفاوتی تعریف کرد. او گفت که مشکل این صنعت را باید اینگونه در نظر گرفت: " ما چگونه می توانیم هزینه ها را کاهش دهیم؟ " بیان مسئله جدید ایده های جدیدی تولید کرد. تمام جنبه های کشتیرانی از قبیل ذخیره محموله و زمان باربری در نظر گرفته شد. نتیجه این نگاه متفاوت نتایج بهتر و بیشتر بود.


- وارونه فکر کنید:

اگر احساس می کنید که چیز جدیدی به ذهنتان نمی رسد، موضوع را وارونه کنید. به جای آنکه فکر کنید که چطور می توانید مسئله را حل کنید ، عملیات را بهبود بخشید، محصول را ارتقا دهید ، در نظر بگیرید که چطور می توانید مسئله بسازید، عملیات را بدتر کنید، و محصول را تخریب کنید. حالا ایده هایتان را مرور و آنها را برعکس کنید. حتما راه حلی برای چالش اصلی خواهید یافت




- خودتان را از طریق رسانه های متفاوت گسترش دهید:

ما هوش های چندگانه داریم اما زمانی که با یک چالش مواجه می شویم تمایل داریم که فقط از توانایی استدلال کلامی خود استفاده کنیم. اما نظرتان درباره بیان چالش از طریق دیگر رسانه ها مثل موسیقی، بازی لغات مرتبط و نقاشی چیست؟ در این مرحله به دنبال راه حل نباشید. فقط چالش را ابراز کنید. ابراز متفاوت الگوهای فکری متفاوت خلق خواهد کرد.

 

بی ربط را ربط دهید
به نظر می رسد که بعضی از ایده ها بر اساس شانس رخ داده اند. مثلا نیوتون و سیب یا ارشمیدس در حمام مثال هایی از این اتفاق هستند.
چه اتفاقی می افتد؟ یک عنصر تصادفی ، محرک جدیدی را فراهم می کند و سیگنال های جدیدی به مغز ارسال می کند. شما می توانید با تلاش آگاهانه در ارتباط دادن غیرمرتبط ، روی این دانش سرمایه گذاری کنید.

ه طور فعال در جستجوی محرک از فضاهای غیرمنتظره باشید و در صورت امکان آن را با موقعیت خود ارتباط دهید. برخی از تکنیک ها عبارتند از:


- داده ی تصادفی: یک واژه از واژه نامه انتخاب کنید و ارتباطات جدید بین واژه و مسئله مورد نظرتان را جستجو کنید.
- نقشه ذهنی: یک واژه یا عبارت کلیدی را در وسط یک صفحه یادداشت کنید. سپس هر چیز دیگری که به ذهنتان می آید در اطراف آن با شاخه ها یا فلش ها نشان دهید. سعی کنید ارتباطات جدیدی برقرار کنید.

یک تصویر انتخاب کنید: یک تصویر را بردارید و در نظر بگیرید که چگونه می توانید آن را به موقعیت خود ربط دهید.
چشم انداز خود را تغییر دهید


در طول سال های متمادی هر کدام از ما نوع مشخصی از دیدگاه ها و ایده ها را داشته ایم. اگر شما خواستار ایده های جدید هستید باید چشم انداز خود را تغییر دهید. برای این کار:
- دیدگاه های دیگران را جستجو کنید: از افراد مختلف بپرسید که اگر آنها با این چالش برخورد می کردند چگونه برخورد ی داشتند؟ شما می توانید از نظرات همسر، یک دوست که شغل دیگری دارد، یک کودک 9 ساله، مشتری ها، کارفرماها، یا افرادی از فرهنگ های متفاوت و در واقع هرکسی که ممکن است دید متفاوتی داشته باشد، بهره مند شوید.


- بازی " اگر من ... بودم" را انجام دهید: از خود بپرسید " اگر من ... بودم" چطور با این مسئله برخورد می کردم؟ شما می توانید هرکسی باشید: یک میلیاردر، ببر یا هر کس دیگر.
فقط یادتان باشد که وقتی خودتان را جای دیگری می گذارید باید حالات و ویژگی های او را نیز تقلید کنید تا به خوبی بتوانید مسئله را از دید او بررسی کنید.

- طنز و شوخی:

این عامل عنصر بسیار ضروری خصوصا در جلسات گروهی است.


- محیط را تغییر دهید:

گاهی تغییر موقعیت الگوی ذهنی شما را نیز تغییر می دهد. گاهی اوقات برای فکر کردن فضای خود را تغییر دهید. مثلا برای دقایقی از پشت میزتان بلند شوید و به بالکن یا پشت پنجره بروید.

زمان استراحت قرار دهید:

چرت زدن، پیاده روی، گوش دادن به موسیقی و بازی با کودکان. همه ی این فعالیت ها فضای رسمی تولید ایده را می شکند. ذهن شما نیاز به استراحت دارد و زمانی که تلاش نمی کند اغلب در آن ایده های جدید جرقه زده می شود.

از عوامل کمکی استفاده کنید


کمک کننده ها در واقع فعالیت هایی هستند که به تولید ایده کمک می کنند. آنها یک جو مثبت به وجود می آورند. برخی از این کمک کننده ها عبارتند از:


-
خودتان را باور کنید: باور داشته باشید که خلاق هستید و می توانید ایده های جدید خلق کنید. تقویت مثبت به شما کمک می کند که بهتر عمل کنید.



زمان طلایی آموزش خلاقیت به کودکان
سلامت نیوز : شاید بارها از خود پرسیده باشید که چگونه می توانید آینده درخشانی را برای فرزندتان رقم بزنید؛ با صرف پول و امکانات فراوان یا با ایجاد فرصت تحصیل در بهترین مدارس؟ خوب است بدانید این کارها آینده فرزند شما را تضمین نمی کند زیرا اگر کودک با آموزش های ساده در سن مناسب به توانمندی های مناسب برسد، قادر خواهد بود در آینده فرد موفقی شود. والدین با توجه به نکات مهم تربیتی در دوران کودکی فرزندشان، اولین خشت های موفقیت وی را در آینده می گذارند و او قادر خواهد بود با اعتماد به نفس کافی گام های بعدی را بردارد.در این مطلب به اساسی ترین آموزش های کودکان ۵ تا ۷ سال پرداخته ایم که امیدواریم مورد توجه والدین قرار بگیرد.یکی از مولفه های توسعه در هر کشوری، داشتن نیروی انسانی کارآمد است و بهترین راه تربیت و پرورش نیروی انسانی، سرمایه گذاری در تربیت کودکان است.

ممکن است فردی تحصیلات عالیه داشته باشد و به نظر برسد برای جامعه بسیار مفید است اما اگر خلاقیت نداشته باشد، نقش چندانی در پیشرفت و توسعه کشورش نخواهد داشت. آموزش خلاقیت از دوران کودکی آغاز می شود و پایه آن از ۵ تا ۷ سالگی گذاشته می شود. بنابراین فرد تحصیل کرده ای که در کودکی آموزش خلاقیت ندیده است، همواره دنباله رو باقی می ماند و با وجود تحصیلات عالیه نمی تواند از توانمندی هایش برای توسعه و پیشرفت کشورش استفاده کند.

دکتر شهرام ناصری روان پزشک و مشاور با بیان این مطلب به خراسان می گوید: برای داشتن خلاقیت، آموزش در دوران کودکی اهمیت بسیاری دارد. به بیان دیگر اولین خشت پرورش خلاقیت در کودکی گذاشته می شود. کودک باید بتواند از برخی مواد و وسایل چیزهایی درست کند. به عنوان مثال کودک باید بتواند با لگو خانه بسازد و یاد بگیرد با خمیر، شن و گل بازی کند یا بتواند آن ها را قالب بزند. استفاده از این وسایل را باید والدین به کودک یاد دهند و استفاده از شن و گل هم توصیه می شود زیرا به هماهنگی دست و چشم و خلاقیت کودک کمک زیادی می کند.سپس کودک باید بتواند توضیح دهد چه چیزی ساخته است و به صورت کلامی هدفش را بگوید.

او باید بتواند هرچیزی را با جزئیات آن درست کند به عنوان مثال اگر خمیر را شکل پیتزا درآورده است، خمیر و پنیر و مواد روی آن را هم ساخته باشد، ساختن اشیا و وسایلی که کودک می بیند، یکی از نمودهای خلاقیت در کودکی است. بنابراین اگر می خواهید کودک خلاقی داشته باشید، اجازه دهید با گل، خمیر یا لگو چیزهایی را که می بیند، بسازد.دکتر ناصری با بیان این که یکی دیگر از راه های پرورش خلاقیت در کودکان، نقاشی است، تصریح می کند: وضعیت کودکی که در این سنین نقاشی نمی کند یا علاقه ای به رنگ آمیزی ندارد، جای نگرانی دارد. کودکان معمولاً علاقه زیادی به نقاشی کشیدن دارند و دوست دارند نقاشی هایشان را رنگ کنند.

کودک در این سنین باید بتواند خطوط مثلث و مربع را بکشد و هرچه جزئیات نقاشی اش بیشتر باشد، باهوش تر است.به طور کلی قبل از انجام هر کار خلاقانه ای باید طرح آن کشیده شود.بنابراین نقاشی کودکان را در این سنین باید جدی گرفت و آن ها را به کشیدن نقاشی با جزئیات فراوان تشویق کرد. کودک باید بتواند هدفش را از نقاشی که کشیده است بگویدو آن را تشریح کند. باید کودک حرف هایی را که نمی تواند بگوید با زبان نقاشی بیان کند. نقاشی ساده ترین نوع بازی کودک است و برای فهمیدن درک کودک از محیط اطرافش می توان از نقاشی های نیمه کاره استفاده کرد.

دکتر ناصری با اشاره به این که وانمود کردن یکی دیگر از راه های پرورش خلاقیت در کودکان است، توضیح می دهد: کودک در این سنین باید بتواند نقش های مختلف را بازی کند. معمولاً کودکان از اشیا استفاده می کنند تا وانمود کنند که درحال انجام کاری هستند. بچه های باهوش در این سنین نقش فرد دیگری را به خوبی بازی می کنند و زبان و حرکات بدنی خود را مطابق با آن نقش اجرا می کنند. مثلاً کلاه آتش نشانی روی سر می گذارند و صدای خود را عوض می کنند. بچه باهوش تر در ایفای نقش های فردی با بچه های دیگر مشارکت می کند، مثلاً به دیگران تذکر می دهد که چگونه باید نقش بازی کنند. این دسته از کودکان قدرت رهبری گروه را دارند و می توانند خلاق تر از دیگران باشند.

رسیدن به این مرحله باعث می شود که کودک بتواند مراحل بعدی خلاقیت را بهتر طی کند.باید توجه داشت هرکاری که کودک بخواهد آن را انجام دهد نیاز به توانایی فیزیکی دارد. به عبارت دیگر کودک باید بتواند از دست هایش به خوبی استفاده کند و هوش عملی بالایی داشته باشد.در صورتی که در بیشتر موارد آموزش هایی که به کودکان می دهیم،عملی نیست و این باعث می شود کودک نتواند از توانمندی های فیزیکی اش به نحو احسن استفاده کند. باید به کودک کمک کرد که بتواند هماهنگی عضلانی - عصبی پیدا کند. کودک در این سن باید بتواند از پله های سرسره به تنهایی بالا برود و با تمرین به مهارت برسد. اگر کودکی این کارها را به تنهایی انجام ندهد، عضلات وی به هماهنگی نمی رسد. کودک باید بتواند بدون استفاده از نرده از پله ها بالا برود، هنگام راه رفتن، کاری هم انجام دهد و در نهایت حرکات پیچیده را انجام دهد. او باید از تمام قدرت دستش استفاده کند، پیچ و مهره را باز و بسته کند و با اسباب بازی های چند قسمتی بازی کند یعنی آن را ببندد و دوباره باز کند.

 بستن بند کفش و بستن دکمه هم به هماهنگی دست ها نیاز دارد و کودکی که می تواند این کارها را انجام دهد یعنی هوش عملی بالایی دارد.دقت و توجه لازم والدین به همین مسائل که به نظر ساده می آید، باعث می شود یک کودک، خلاق و باهوش عملی خوب تربیت شود و در مقابل بی توجهی به این مسائل کودک را به فردی دنباله رو و فاقد هوش عملی تبدیل می کند.نکته این جاست که هر کودکی باید به توانمندی های مرتبط به سن خود برسد و این امر به توجه و آگاهی والدین و مربیان مهدکودک نیاز دارد.والدین باید بدانند هر رفتاری که با کودک خود دارند، ارتباط مستقیمی با آینده وی دارد. والدینی که وسواس زیادی روی کودک خود دارند، اغلب بچه های دست و پا چلفتی تربیت می کنند زیرا به وی اجازه تجربه کردن در زندگی نداده اند. بنابراین کودک اراده و قدرت تصمیم گیری ندارد و در بزرگسالی نیز دنباله رو خواهد بود.

خلاقیت 'بخشی از دیوانگی است'
سلامت نیوز : نا بر نتایج پژوهشی که بر روی یک میلیون نفر در جهان صورت گرفته، خلاقیت بخشی از بیماری‌های روانی است که به ویژه نویسندگان مستعد آنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از بی بی سی ؛ بر اساس پژوهشی که موسسه سوئدی کارولینسکا انجام داده، نویسندگان معمولا بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به اختلالات روانی چون اضطراب، اختلال دو قطبی (شیدایی - افسردگی)، اسکیزوفرنیا و وابستگی به مواد اعتیادآور هستند.احتمال خودکشی در میان نویسندگان تقریبا دو برابر مردم عادی است.

پس از نویسندگان، رقصنده‌ها و عکاس‌ها در رتبه بعدی ابتلا به اختلال دو قطبی (شیدایی - افسردگی) قرار دارند.با این حال، اگر افراد فعال در مشاغل خلاق را به صورت یک گروه فرض کنیم، آنها نسبت به گروه‌های دیگر جامعه در میزان ابتلا به اختلالات روانپزشکی تفاوت چشمگیری ندارند.اگرچه بنابر نتایج تحقیقی که در ژورنال پژوهش‌های روانپزشکی منتشر شده احتمال آنکه این گروه از افراد به بیماریهایی چون بی اشتهایی مزمن و اوتیسم مبتلا شوند بیشتر از دیگران است.

دکتر سایمون کیاگا سرپرست این تیم تحقیقاتی می گوید که یافته های جدید می توانند نحوه نگرش به این بیماریها را تغییر دهند و به تشخیص نشانه های چنین بیماریهایی کمک کنند.برای مثال، در خود فرورفتگی و علایق خاص یک بیمار اوتیسم یا کسی که با تکانش شیدایی (Manic Drive) ناشی از اختلال دو قطبی (شیدایی - افسردگی) مواجه شده، می تواند برای تمرکز بر خلق یک اثر یا ممارست لازم برای آفرینش یک اثر هنری ضروری تلقی شود.

به طور مشابهی ممکن است آنچه افکار پریشان و بدون قاعده در بیماران اسکیزوفرنیک نامیده می شود، در حقیقت همان جرقه های اصلی شکل دهنده یک شاهکار هنری باشد.دکتر کیاگا می گوید: "اگر بتوان به نشانگان و خلق و خوی ویژه یک بیمار روانی از نظرگاه سودمندی آنها نگریست، آنوقت رویکردی جدیدی به درمان پدید خواهد آمد. در این صورت، بیمار و درمانگر باید بر سر آنچه قرار است 'درمان' شود و بهایی که در این راه باید پرداخت شود به توافق برسند."

به گفته او رویکردهای فعلی به بیماریهای روانی معمولا به این اختلالاتT سیاه و سفید نگاه می کنند و بر اساس چنین دیدگاهی درمان عبارت است از حذف امراض و نشانگان بیماری.بتث مورفی، رئیس بخش اطلاعات مرکز تحقیقاتی مایند (Mind) هم می گوید ویژگی های شخصیتی کسانی که اختلال دوقطبی (شیدایی – افسردگی) دارند می تواند به آنها در انتخاب شغلی که در آن شانس موفقیت بیشتری دارند کمک کند.

با این حال بتث مورفی می گوید که نباید همه کسانی که به اختلالات روانشناختی مبتلا هستند را نوابغ خلاقی که با مشکلات روحی - روانی دست و پنجه نرم می کنند تصور کرد.به گفته این پژوهشگر آنچه اهمیت دارد این است که درمانگران و مراکز درمانی اطمینان یابند اطلاعات و خدماتی که شایسته مراجعان است به آنها ارایه دهند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۲۸

چندوجهی‌های هنر ایران

از عباس کیارستمی تا مهران مدیری؛ همه‌فن‌ حریف‌های هنرهای تجسمی و موسیقی

» سرویس: فرهنگی و هنری - تجسمی و موسیقی

دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۱

از زمان خلق نخستین آثار هنری بر دیواره غارها تا کنون، مرز میان رشته‌های هنری به‌سان مرز ساحل و دریا، همواره تفکیک ناپذیر بوده است و همواره هنرمندان رشته‌های مختلف در سایر گونه‌های هنر، دستی بر آتش گرم کرده و یا گاه سوزانده‌اند.

این حضور چند وجهی در بسیاری مواقع موجب اعتلا و گسترش رشته‌های هنری می‌شود و به پویایی و درنوردیدن افق‌های نو منجر می‌شود.

اما این خاطرات خوش در ذهن تاریخی بانوی هنر گاه به یادآوردهای ناخوش هم منجر شده‌اند و نمی‌توان این نتیجه گیری کلی را فراهم کرد که هر هنرمندی اگر به طبع‌آزمایی در رشته دیگری مبادرت ورزیده گامی مثبت و بلند برداشته است و شاید حتی بشود گفت،‌ هر هنرمندی که از شهرت نسبی و زیبنده در یک رشته هنری بهره می‌برد حق ندارد به خودش این اجازه و حق را قائل شود تا بدون طی کردن مقدمات و اصول یک رشته هنری، در فضای آن آزادانه گام برداشته و موجبات ناخرسندی برای اهالی رشته دوم را فراهم آورد.

به گزارش خبرنگار موسیقیخبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این میان بسیارند هنرمندانی که از موسیقی به سایر رشته‌ها و بالعکس در حرکت بوده‌اند و این حرکت گاه مایه بالندگی در رشته هنری دومشان، خصوصا برای هنرمند شده است.

یکی از سردمداران این حرکت در کشور ما محمدرضا گلزار است؛ موزیسینی که در سال 76 در گروه آریان و با نوازندگی گیتار به طور رسمی وارد عرصه حرفه‌ای موسیقی شد و چند سال بعد با بازی در فیلم «سام و نرگس» برای اولین بار بر پرده نقره‌ای ظاهر شد. گلزار پس از مدتی مبدل به سوپر استار سینمای ایران شد که حضورش در هر فیلمی فروش آن را برای کارگردان فیلم تضمین می‌کرد.

گلزار البته پس از حضور فعالش در عرصه بازیگری به صورت رسمی به گروه آریان بازنگشت اما چندی بعد گروه موسیقی Rezzar را به نام خود ثبت کرد.

البته موزیسین‌ها و خوانندگان دیگری نیز بودند که با حضور در عرصه سینما، شدند بازیگر! اما هیچ‌گاه به صورت رسمی و جدی بازیگری را ادامه ندادند. رضا صادقی به واسطه حضور در فیلم زندگینامه‌نگارانه‌ «بی‌خداحافظی» و «کارن همایونفر» با بازی در فیلم «اسب حیوان نجیبی است» تجربه حضور در سینما را پیدا کردند.

سیامک خواهانی، از دیگر اعضای گروه آریان هم با حضور در فیلم «سنتوری» دیگر عضو این گروه موسیقی بود که در عرصه سینما حضور پیدا کرد.

البته در این میان بازیگر- موزیسین‌های دیگری هم هستند که بیشتر ترجیح دادند در عرصه سینما حاضر باشند؛‌ حسام نواب صفوی که در نوازندگی پیانو از تبحر بالایی برخوردار است چندی پیش در کنسرت فرزاد فرزین در نقش نوازنده ظاهر شد و بسیاری را به وجد آورد.

کوروش تهامی هم با نواختن دف در کنسرت گروه هوران حضور یافت. کنسرتی که در آن جمشید مشایخی دکلمه‌خوانی کرد و کارگردانی هنری‌اش بر عهده لاله اسکندری بود.

اما آنچه در سال گذشته توجه بسیاری را به خود جلب کرد «روی دیگر» بهرام رادان بود؛ آلبومی با صدای این بازیگر که چند هفته‌ای بازار موسیقی کشور را تحت تاثیر خود قرار داد.

البته بهرام رادان اولین و یا آخرین بازیگری نبود که در عرصه خوانندگی پا به میدان گذاشته بود. مهران مدیری سال‌ها پیش حضورش را به عنوان خواننده در چه قالب آلبوم و چه تیتراژ سریال‌هایش به اطلاع همه رسانده بود، فعالیت خود را در گروه موسیقی دارکوب نیز پی گرفت.

گروهی که دیگر خواننده‌اش حامد بهداد بود. بازیگری که او هم در عرصه خوانندگی به فعالیت مشغول است؛ البته به نوعی دیگر.

البته بهداد خود را فقط محدود به موسیقی پاپ نکرد و نشان داد در خواندن ترانه‌های محلی نیز می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد درست همانند مهران مدیری.

حامد بهداد در آلبوم «ساعت 25 شب» نیز در کنار رضا یزدانی بود و قطعه میادگاه را در کنار این خواننده اجرا کرد.

دیگر بازیگری که حضور خود را به عنوان خواننده با ارائه آلبوم‌های موسیقی اثبات کرد محمدرضا هدایتی بود.

هدایتی که چندی پیش آلبوم «ماه می‌خندد» را روانه بازار کرد پیش از این نیز آلبوم‌هایی را ارائه کرده بود.

امین حیایی سال‌ها پیش آلبوم باران را خواند و شهاب حسینی آلبوم «رایا» و قطعه شهزاده رویا را اجرا کرد.

حمید گودرزی هم در گروه موسیقی هفت فعالیت موسیقایی خود را ادامه داد.

رضا عطاران هم با خواندن تیتراژ سریال‌هایی چون کوچه اقاقیا و «ترش و شیرین» و متهم گریخت جسته گریخته می‌خواند؛ البته بعد از سال‌ها همچنان بسیاری قطعه کوچه اقاقیای او را به یاد دارند.

اما در سال‌های اخیر فقط حضور بازیگران به عنوان خواننده پررنگ نبود.

صدای «ایران ایران» رضا رویگری، آنهم درست در روزهای اوج انقلاب سال 57 را، بسیاری به یاد دارند و هنوز هم با گذشت بیش از سه دهه آن را می‌شنویم.

در میان انبوه بازیگرانی که رو به خوانندگی آورد‌ه‌اند، بازیگرانی هم به دکلمه‌خوانی در آلبوم‌های موسیقی پرداخته‌اند.

شنیدن دکلمه‌خوانی‌های زنده‌یاد خسرو شکیبایی در آلبوم‌های صدای پای آب، مهربانی‌ها، نشانی‌ها، پری‌خوانی، نامه‌ها و حجم سبز و این اواخر در 40 حکایت از گلستان سعدی هنوز هم خالی از لطف نیست.

پرویز پرستویی هم سال‌ها پیش در آلبوم زنده یاد دکلمه‌خوانی کرده بود. البته دکلمه‌های زنده‌یاد حسین پناهی با لهجه و صدای خاصی که داشت بارها ارزش شنیده شدن را داشت.

از دیگر بازیگرانی که در عرصه خوانندگی حضور دارند، می‌توان به محمدرضا فروتن،‌ فتحعلی اویسی و حمید خندان اشاره کرد.

حضور اهالی سینما فقط در عرصه موسیقی نبود. در این میان هنرهای تجسمی و به خصوص عکاسی هم مورد توجه برخی از بازیگران و کارگردانان قرار گرفته است.

بی‌شک اولین چهره‌ای که از حضور اهالی سینما در عرصه عکاسی به ذهن می‌آید، عباس کیارستمی است.

کارگردان مطرح ایران و جهان که با عکس‌های خود بخش دیگری از هنر و توانایی‌هایش را نمایان کرد. هنوز هم طرح هفت چنار او در خانه هنرمندان و مجموعه‌عکس‌های جاده‌ها توجه بسیاری را به خود جلب می‌کند.

رضا کیانیان هم در کنار عکاسی به هنرهای نقاشی و مجسمه سازی می‌پردازد و البته در چند وقت اخیر حضورش در حراجی‌های آثار تجسمی بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

نیکی کریمی و هدیه تهرانی هم از بازیگرانی بودند که در عرصه عکاسی به فعالیت پرداختند و نمایشگاه‌هایی از آثار خود را برپا کردند.

اما آنچه کم‌تر مورد توجه قرار گرفت، برگزاری نمایشگاه‌های عکس لاله اسکندری در کشورهایی چون سوئد و آمریکا است که در کنار بازیگری و کارگردانی هنری برای کنسرت، در این هنر به فعالیت مشغول است.

چندی پیش هم حضور افشین پیرهاشمی، هنرمند نقاش به عنوان تهیه‌کننده آلبوم موسیقی از رویدادهای هنری قابل توجه بود. هنرمندی که با دو رکورد 500 هزار دلاری در حراجی‌ها از پرفروش‌ترین هنرمندان ایرانی در عرصه هنرهای تجسمی به شمار می‌آید.

اینکه هنرمندان یک رشته هنری در سایر رشته‌های هنری فعالیت داشته باشند، امری است که در همه جای جهان و در همه دوران‌ها رواج داشته است، اما اینکه این حضور در سایر رشته‌ها تا چه حد و میزان می‌تواند موثر و حرفه‌ای باشد، قضاوتی است که مردم و گذشت زمان نسبت به آن نظر خواهند داد.

تهیه و نگارش: مرتضی محسن‌پور، خبرنگار ایسنا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۲۷

فعالیت هنری و خلاقه بزرگسالان برای کودکان

کارشناسان، متخصصان، هنرمندان و منتقدان تئاتر همواره نمایش کودک ونوجوان را به خاطر پیچیدگی زوایا، نوع روایت داستان‌ها و نحوه برقراری ارتباط با مخاطبان خاص خود، از سخت‌ترین گونه تولیدات هنری در عرصه هنرهای نمایشی دانسته اند. هنر نمایش در بطن خود به دلیل ویژگی‌های متعدد فرهنگسازی، همواره سرآمد اغلب تولیدات هنری در عرصه آثار تصویری بوده است و این خصیصه به دلیل زنده بودن و اجرای رودررو با مخاطب از مزیت‌های بالقوه این هنر به شمار می‌رود. در کنار این نکته، وقتی پای مخاطبان خاص این گونه هنری به میان می‌آید، بدون شک اغلب اذهان به سمت طیف مخاطبان کودک ونوجوان سوق پیدا می‌کند که از قضا پیچیده ترین و سخت‌ترین شکل تولیدات آثار تئاتری نیز متعلق به این گروه است.با وجود سابقه بالای تئاتر کودک ونوجوان در ایران که چیزی بیش از نیم قرن است و افتخارات و کارنامه‌های موفقی که طی دو دهه نخست فعالیت در داخل و خارج از مرزهای جغرافیایی کشور داشته‌است، این گونه نمایشی طی سه دهه اخیر اغلب در کشاکش تعریف‌ها و نگاه‌های مختلف مدیریتی و هنرمندان، از حیث ساختاری و فرمی‌با فراز و فرودهای متعددی مواجه شد که ثمره این کش و قوس‌ها و مناقشات به مهجوریت و گوشه گیری آن منجر شد. حال به بهانه برگزاری بیستمین جشنواره بین المللی تئاتر کودک ونوجوان در همدان در ادامه سعی می‌کنیم به معرفی علمی‌گونه‌های مختلف تولید آثارنمایشی کودک ونوجوان که متداول‌ترین آنها در تمام جهان (درکشورهای صاحب تئاتر) است بپردازیم.

تئاتر برای کودکان

«مارتین اسلین» در کتاب «تاریخ تئاتر» در تعریف «تئاتر برای کودکان» به عنوان یکی از گونه‌های تئاتر کودک آورده است که «تئاتر برای کودکان» عبارت از فعالیتی نمایشی است که بزرگترها برای سرگرم کردن کودکان انجام می‌دهند و شامل دو بخش تئاتر عروسکی و تئاتر زنده است.

الف) تئاترعروسکی

نمایش در سیر تحول خود با ماسک همراه بود. به تدریج ماسک از بازیگر فاصله گرفت و در دستان و مقابل او با کمک میله یا توسط نخ به حرکت درآمد و این شکل از اجرا، «هنر عروسکی» نام گرفت. در نمایش عروسکی، داستان از زبان عروسک‌ها بازگو می‌شود. افسانه‌ها و داستان‌های حماسی و اساطیری، موضوعات رؤیایی و تخیلی در این شکل نمایش گویاتر ارائه می‌شود. نمایش عروسکی طی زمان به انواع مختلفی چون «دستکشی»، «میله ای»، «سایه» و نظایر دیگر از این طیف تغییر شکل داده است. «بهرام بیضایی» در کتاب «تاریخ نمایش ایران» آورده است: تئاتر عروسکی در ایران بیش از ۱۰ قرن سابقه دارد. در کاوش‌هایی که در مصر باستان، یونان و روم قدیم به عمل آمده است آثاری از این هنر را در معابد و اهرام یافته‌اند و این هنر به تدریج در سراسر جهان مورد استفاده مردم قرار گرفته است. در واقع هرجا تئاتری بوده نمایش عروسکی نیز در برنامه‌ها وجود داشته و هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر در حال حاضر دو کشور چک و اسلواکی به خاطر تکنیک قوی و محتوای مناسب در ارائه تئاتر عروسکی پیشتاز کشورهای جهان هستند، از زمان بسیار قدیم تئاتر «سایه ای» در چین سابقه داشته است و هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این نوع تئاتر با اینکه بازیگران عروسک هستند ولی با استفاده از منبع نوری که در پشت آنها قرار می‌گیرد و پرده روشنی که در مقابلشان قرار دارد ماجرا به صورت سایه روی پرده نمایان می‌شود. عروسک‌هایی که در تئاتر عروسکی به کار برده می‌شود با عروسک‌های معمولی و اسباب بازی فرق دارند. معمولا قد و اندازه آنها تا نصف اندازه طبیعی است و به کمک نخ از بالا یا دست از پایین یا به وسیله میله (باتوم) یا نیروی مغناطیسی یا الکترونیکی قابل‌کنترل هستند. برای اجرای نمایشنامه‌های عروسکی از افراد محدودی استفاده می‌شود که عروسک‌ها را به حرکت درمی‌آورند. در این نمایش‌ها دست کارگردان باز است و می‌تواند با صرف مخارج کم، نمایش جالب توجهی تولید و ارائه کند. گذشته از این، نمایش عروسکی سخت مورد علاقه مردم و به خصوص کودکان است. به همین دلیل مجموعه‌های تلویزیونی و تبلیغاتی بسیاری با استفاده از این هنر تهیه می‌شود. از این هنر برای نمایش‌های مذهبی و قهرمانانه نیز بسیار استفاده می‌شود. نوع ساده تر نمایش عروسکی که معمولا در مدارس، کلاس‌ها و در تلویزیون نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد از عروسک‌هایی است که به وسیله دست از پایین رهبری می‌شوند. معمولا پیراهنی کیسه مانند به گردن عروسک وصل است و صحنه طوری ترتیب می‌یابد که شخص عروسک‌گردان پیدا نیست. انگشت میانی، سر عروسک و دو انگشت دیگر، دستهای عروسک را تشکیل می‌دهند. این نوع را در فارسی «پهلوان کچل» می‌گویند.

ب) تئاترزنده

از ابتدای قرن بیستم با توجه به مداقه و دقت نظر بیشتری که در مراحل تربیت فرهنگی و اجتماعی کودکان مدنظر قرار گرفت، عده‌ای به فکر تهیه تئاتر خاص کودکان افتادند ولی بعد از مدت کوتاهی معلوم شد که تئاتر خاص کودکان از نظر مادی کاری است با نفع مالی اندک؛ چرا که نوشتن نمایشنامه برای کودکان همان زحمات و مرارت‌های نمایشنامه‌نویسی برای بزرگسالان را داشت و اجرای آن هم از نظر دکور، بازیگر و غیره با مشکلات بیشتری همراه بود. و در اغلب اجراها به نمایش درآوردن همان داستان‌های شناخته شده و معمولی نیاز به تکنیک‌های خارق‌العاده داشت. مثلا قوطی کبریت معمولی باید به درشکه چهاراسبه تبدیل شود یا با دست کشیدن به چراغی، قصری و کاخی را پدیدار کند. در مقابل این مخارج هنگفت، درآمد حاصله به دو دلیل ناچیز بود. اول نیمه بها بودن قیمت بلیت خردسالان، دیگر محدود بودن وقت آنها برای استفاده از تئاتر. اطفال فقط آخر هفته فرصت تئاتر رفتن را داشتند. به همین دلیل طولی نکشید که تهیه کننده آزاد به کلی از به روی صحنه آوردن تئاتر خاص کودکان با بازیگر حرفه‌ای منصرف شد. ولی در زمان حاضر در کشورهایی که ادبیات کودکان تحت نظارت دولت است، کار نمایشنامه تربیتی و به وجودآوردن تئاتر خاص کودکان مجدانه دنبال می‌شود و ذهن‌های جوانان از کودکی با این هنر آشنا شده و دقیق و منطقی بار می‌آیند. تجربه نشان داده که در بسیاری از کشورهای دیگر مانند انگلیس، ژاپن، آلمان، اتریش و فرانسه که در آنها دولت از تئاتر خاص کودکان به طور مستقیم حمایت نمی‌کند، نتایج درخشانی به دست نیامده است، اگرچه انگلیسی‌ها به علت سنت تئاتر دولتی در این راه پیشقدم بوده‌اند و کوشش‌های فراوانی تاکنون انجام داده‌اند. در آمریکا نیز طی سال‌های ابتدایی قرن بیستم چندین شرکت بزرگ گروه نمایشی تشکیل دادند. این گروه‌ها به سبب کمی‌اقامت در شهر، درآمد بیشتری داشتند و به همین دلیل توانسته‌اند تا کنون به فعالیت خود ادامه‌دهند. «پانتومیم» یعنی تئاتر بدون حرف و با اتکا به روایت داستان توسط زبان بدن اغلب برای کودکان اجرا می‌شود و اگر خوب اجرا شود بیننده را سخت تحت تأثیر قرار می‌دهد زیرا طی آن فکر اصلی نویسنده با حرکت‌های گوناگون به بیننده القا می‌شود. هنر واقعی پانتومیم هم در زیبایی حرکات و هماهنگی آنهاست که با هدف نمایشنامه مطابقت دارد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۲۶

چگونه فیس‌بوک طی ۸ سال به مرز یک میلیارد عضو نزدیک می‌شود؟

دلایل موفقیت این شبکه اجتماعی چه بوده است که شبکه های مشهور دیگر موفق به کسب چنین جایگاهی نشدند؟

آیا کارکردهای ضداجتماعی فیس‌بوک در حال پیشی گرفتن از کارکرد اجتماعی آن است؟

برای آشنایی بیشتر با این کشور تازه تاسیس، با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.

شبکه اجتماعی فیس‌بوک در فوریه ۲۰۰۴ وارد دنیای مجازی شد و در آن زمان رقابت با شبکه های قدیمی‌تر چون اورکات، یاهو ۳۶۰ و بسیاری از شبکه های دوستیابی و اجتماعی دیگر را آغاز کرد و در عین ناباوری در اندک زمانی به پرطرفدارترین شبکه اجتماعی تبدیل شد.

فیس‌بوک هم اکنون اندکی بیش از ۹۰۰ میلیون کاربر فعال دارد و موسسان و مدیران این شبکه برای رسیدن به مرز یک میلیارد عضو و جشن میلیاردی شدن این کشور مجازی لحظه شماری می‌کنند. بسیاری فیس‌بوک را پس از چین و هند، سومین کشور پرجمعیت جهان نام گذارده اند.

شاید این سوال برای بسیاری مطرح شود که فیس‌بوک چگونه در کمتر از ۸ سال به مرز یک میلیارد عضو رسیده است؟

آیا این موفقیت و اقبال تنها بدلیل مسائل فنی و جذابیت های ظاهری بوده یا برنامه ای دیگر برای مطرح نمودن یک شبکه اجتماعی واحد و گردآوری حداکثری کاربران در کار بوده است؟

میتوان گفت فیس‌بوک نقطه پایانی بر سرگردانی کاربران فضای مجازی در شبکه های متعدد اجتماعی بود. اورکات، کلوب، یاهو ۳۶۰، مای اسپیس، فلیکر و … همگی از رقبای فیس‌بوک به شمار می‌رفتند که با ظهور فیسبوگ همگی به حاشیه رانده شدند.

 

زاکربرگ؛ یهودی آتئیست (بی خدا)

از مارک الیوت زاکربرگ (Mark Zuckerberg)جوان متولد نیویورک به عنوان مبدع فیس‌بوک و کسی که طرح اولیه آن را در ذهن پروراند، نام برده می‌شود. مارک زاک، متولد ۱۹۸۴ (1363 شمسی) و در خانواده ای یهودی متولد شد. در سن ۱۳ سالگی خانواده مارک برای وی جشن تکلیف میتزوا (جشن تکلیف مخصوص یهودیان) گرفتند اما مدتی بعد مارک رسما خود را آتئیست (Atheist) یا منکر وجود خدا معرفی کرد. مارک عضو انجمن برادری یهودیان “آلفا اپسیلون پی” است و تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد در رشته کامپیوتر -ماشین های هوشمند و طراحی سیستم عامل- سپری کرده است.در ماه مه ۲۰۱۲ با پریسیلا چان فرزند دو پناهنده چینی ویتنامی‌که پس از سقوط سایگون به آمریکا مهاجرت کرده بودند ازدواج کرد.

داستین موسکوویتز – مارک زاکربرگ – ادوارد ساورین- کریس هیوز مارک زاکربرگ به همراه ادواردو ساورین (Eduardo Saverin)، داستین مسکوویتز (Dustin Moskovitz) و کریس هیوز (Chris Hughes) چهار بنیانگذار اصلی فیس‌بوک هستند. مارک زاکربرگ هم اکنون رئیس و مدیرعامل فیس‌بوک است.

سهامداران فیس‌بوک

علاوه بر ۴ بنیانگذار فیس‌بوک، این شرکت پرسود سهامداران دیگری نیز دارد. سهامداران فیس‌بوک به ترتیب عبارتند از:

مارک زاکربرگ، ۲۴ درصد به ارزش ۳/۵ میلیارد دلار

شرکت سرمایه گذاری آکسل پارتنرز Accel Partners، ۱۰ درصد به ارزش ۲/۲ میلیارد دلار

شرکت سرمایه گذاری اسکای تکنولوجیز Digital Sky Technologies، ۱۰ درصد به ارزش ۲/۲ میلیارد دلار

داستین موسکوویتز، ۶ درصد به ارزش ۳/۱ میلیارد دلار. وی با ۲۸ سال سن جوان ترین میلیاردر جهان بوده و همانند زاکربرگ در خانواده ای یهودی متولد شده و تحصیل کرده هاروارد است.

ادوارد ساورین، ۵ درصد به ارزش ۱/۱ میلیارد دلار. ساوارین نیز متولد یک خانواده ثروتمند یهودی است.

شان پارکر، ۴ درصد به ارزش ۸۸۰ میلیون دلار: پارکر ۳۳ ساله نخستین رئیس فیس‌بوک بوده است.

پیتر تییلPeter Thiel ۳ درصد به ارزش ۶۶۰ میلیون دلار

گریلاک پارتنرزGreylock Partners ۵/۱ درصد به ارزش ۳۳۰ میلیون دلار. گریلاک شرکت پشتیبانی نرم افزاری و زیرساختی است که عمده فعالیت های آن در اسرائیل است.

مریتک کپیتال پارتنرز Meritech Capital Partners5/1 درصد به ارزش ۳۳۰ میلیون دلار

مایکروسافت ۳/۱ درصد به ارزش ۲۸۶ میلیون دلار

لی کا شینگ Li Ka-Shing75/0 درصد به ارزش ۱۶۵ میلیون دلار. این مرد چینی صاحب چندین شرکت تجاری بوده و نهمین فرد ثروتمند جهان است.

نام جف روچیلد نیز در میان سهامداران فیس‌بوک دیده میشود که میزان سهم وی کمتر از یک درصد است.

نکته جالب و قابل توجه در این میان، یهودی بودن سه بنیانگذار اصلی فیس‌بوک است.

 

فیس‌بوک؛ رویای سیا که به حقیقت پیوست

پیش از این در مورد استفاده سرویس های جاسوسی کشورهای غربی بویژه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از بانک اطلاعات شبکه های اجتماعی همچون توییتر و فیس‌بوک مطالب بسیاری منتشر شده است.

مراسم تقدیر سازمان سیا از زاکربرگ به دلیل موفقیت پروژه فیس بوک

 

بسیاری در آمریکا، زاکربرگ را عامل سیا نامیده اند

کریستوفر استارتینسکی معاون رئیس سازمان سیا مورد این شبکه گفته است: «برای سیا این [فیس‌بوک] کاملاً رویایی بود که به حقیقت پیوست»؛ چرا که در آن کاربران نگرش‌های مذهبی، سیاسی، شماره تماس، آدرس، اطلاعات شخصی، صدها تصویر از خود، نام دوستان، و حتی جزئیات لحظه به لحظه فعالیت‌های خود را قرار می‌دهند.

خود مارک زاکربرگ در مورد فیس‌بوک این چنین گفته است: «فیس‌بوک تنها و قدرتمندترین ابزار کنترل مردم است که تا کنون اختراع شده است».

به عقیده تحلیل‌گران آمریکایی، ابزار و امکانات موجود در فیس‌بوک و فعالیت‌های این شبکه اجتماعی در سطح جهانی سبب می‌شود تا سیا در هزینه‌های خود بتواند صرفه‌جویی کند. حتی تقویم و گاه‌نامه موجود در فیس‌بوک که کاربران با استفاده از آن به ثبت کارهای آتی خود می‌پردازند به سیا کمک می‌کند تا بداند که افراد قصد دارند در چه مکانی و در چه زمانی دست به انجام چه کارهایی بزنند.

بر این اساس، بخش جمع آوری اطلاعات آشکار یا (open source intelligence) این سازمان که بیشترین حجم کارهای اطلاعاتی و عملیات گردآوری اطلاعات را در بر می‌گیرد، با راه اندازی فیس‌بوک عملا تعطیل شده و فیس‌بوک به نیابت از سیا، وظیفه جمع‌آوری اطلاعات آشکار از شهروندان سراسر جهان را به عهده گرفته است. جمع آوری اطلاعات آشکار بیش از ۹۰ درصد فعالیت‌های سازمان‌های اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد که پس از جمع‌آوری اطلاعات آشکار و پایش و تحلیل داده‌ها، اهداف مورد نظر برای کسب اطلاعات تکمیلی و مخفی شناسایی می‌شوند.

 

 

جمع آوری اطلاعات آشکار بیشترین حجم از کارهای اطلاعاتی را تشکیل می دهد

همچنین از آنجا که میلیاردها عکس شخصی در این شبکه اجتماعی وجود دارد، در آوریل سال ۲۰۱۱ فیس‌بوک بدون اطلاع‌رسانی به کاربران خود، ویژگی جدیدی را راه‌اندازی کرده است، یعنی فناوری و نرم‌افزار شناسایی و تشخیص چهره افراد.

و مواردی که در آن رسما مدیران این شبکه ها به همکاری با سازمان های اطلاعاتی اعتراف کرده اند. با شواهد موجود، اینگونه به نظر می‌رسد که طرح هایی نظیر فیس‌بوک و توییتر، نمی‌تواند صرفا در جهت ایجاد شبکه‌ای ارتباطی میان مردم سراسر جهان بصورت رایگان شکل گرفته باشد و برنامه ای فراتر از آن در میان نباشد. با اندک مطالعه و جستجو در مورد سرمایه گذاری های صورت گرفته چندین میلیارد دلاری برای تبلیغات پیش از راه‌اندازی و پس از آن، می‌توان دریافت که برنامه ای فراتر از یک طرح ساده که از ذهن یک دانشجوی رشته کامپیوتر برآمده باشد، در جریان است.

هالیوود، ماشین تبلیغات و دیپلماسی عمومی‌آمریکا نیز برای حمایت از آن دست به کار شده و با هدف سناریوسازی برای پیدایش این شبکه پیچیده اجتماعی با استفاده از استراتژی “حصاری از دروغ” (Cover of Lies) که چرچیل برای اولین بار آن را در کتابی با همین نام مطرح کرد، فیلم “شبکه اجتماعی” را ساخته است.

فیلم شبکه اجتماعی (Social Network)؛ سناریوسازی هالیوودی برای طرحی امنیتی

فیلم ”شبکه اجتماعی” به کارگردانی «دیوید فینچر» فیلمی‌درباره زندگی شخصی و کاری «مارک زاکربرگ» بنیان گذار فیس‌بوک است.

فیلم “شبکه اجتماعی” با شعار “نمی توانید ۵۰۰ میلیون دوست داشته باشید بدون اینکه چند دشمن نیز برای خود بتراشید”

فیلم نامه این فیلم را «آرون سورکین» با اقتباس از کتاب «میلیاردرهای تصادفی: تاسیس فیس‌بوک، داستانی از جنس، پول، نبوغ و خیانت» اثر “بن مزریک” و مصاحبه‌های «ادواردو ساوارین» یکی از بنیان‌گذاران فیس‌بوک نوشته است و کمپانی «کلمبیا پیکچرز» حمایت مالی از این فیلم را بر عهده گرفته است.

در این فیلم مارک زاکربرگ دانشجویی منزوی و دارای مشکل در برقراری روابط اجتماعی به تصویر کشیده شده است که بدلیل اختلاف با دوست دختر خود تصمیم به آزار وی از طریق انتشار اطلاعات خصوصی زندگی وی در اینترنت می‌گیرد. تم اصلی داستان، نمایش چگونگی شکل‌گیری ایده اولیه فیس‌بوک در ذهن این دانشجوی کامپیوتر است. البته حواشی دیگری نیز در اطراف این تم اصلی وجود دارد که مواردی چون شکایت از زاکربرگ بدلیل سرقت ایده فیس‌بوک مطرح است.

 

تصویری از فیلم شبکه اجتماعی- سمت راست بازیگر نقش مارک زاکربرگ

چه فصل مشترکی میان فیس‌بوک و هالیوود منجر به ساخت این فیلم شده است؟ فیس‌بوک چه اهمیتی برای سیاست‌گذاران دیپلماسی عمومی‌و فرهنگی آمریکا داشته که هالیوود را به ساخت چنین فیلمی‌ وا داشته اند؟

نگاه دوباره به فاکتورهایی که پیش از این در مورد فیس‌بوک و کارکردهای ارزشمند آن برای سازمان‌های امنیتی – اطلاعاتی آمریکا داشته است، اهمیت گسترش بیشتر این شبکه را نشان می‌دهد. فیلم شبکه اجتماعی، بیش از هرچیز یک رپرتاژ آگهی با طرحی هوشمندانه برای فیس‌بوک است؛ آن هم با استفاده از هالیوود، قوی‌ترین ابزار تبلیغاتی کنونی جهان .

از سوی دیگر با رسوایی‌هایی که در زمینه درز اطلاعات شخصی کاربران و یا همکاری مدیران شبکه با سیا به وقوع پیوست، برای پاک کردن اذهان عمومی‌از احتمال ارتباط فیس‌بوک با دستگاه اطلاعتی آمریکا، طراحان این شبکه جمع‌آوری اطلاعات OpenSource، هالیوود را مامور تطهیر وجهه فیس‌بوک کردند. بی‌دلیل نیست که فردی چون جولیان آسانژ موسس سایت ویکی‌لیکس که ابهامات بسیاری در مورد سایت وی، منابع اطلاعاتی و اهداف او از افشاگری‌ها وجود دارد، فیس‌بوک را ” مخوف‌ترین ابزار جاسوسی ساخته شده به دست بشر” نامیده است.

 

تاثیرات اجتماعی فیس‌بوک

روانشناسان غربی با تحلیل روانشناسانه  استفاده از فیس بوک و تاثیرات آن این نظریه را مطرح کرده اند که کاربرانی که بیش از حد از”می پسندم” یا “Like” در تایید مطالب، عکس ها و … دوستانشان استفاده می کنند، از عدم ثبات شخصیت و رفتار رنج می برند.روزانه بیش از ۳ میلیارد “Like” و کامنت در فیس بوک منتشر می شود.

 

خطرات شبکه‌های اجتماعی برای کودکان و نوجوانان

فعالیت در شبکه‌های اجتماعی ممکن است بی‌خطر به نظر آید، اما همواره خطرات نهانی وجود دارد، به خصوص برای کودکان. با این که ایجاد پروفایل در شبکه‌های اجتماعی دارای محدودیت سنی است، اما جعل سن کار چندان دشواری برای کودکان نیست. از آنجایی که کودکان سریع‌تر و راحت‌تر به غریبه‌ها اعتماد می‌کنند، ممکن است به سادگی اطلاعات خصوصی‌شان را در اختیار آن‌ها قرار دهند، و چون فرد مقابل را از نزدیک نمی‌بینند، این خطر را به مراتب کمتر احساس می‌کنند.

با وجود محدودیت سنی ۱۳ سال، کودکان با انتخاب سن بالاتر به عضویت فیس بوک در می آیند. ۱۳ میلیون کودک فیس‌بوکی در معرض خطر سوء استفاده جنسی هستند . شاید کودکان اصلاً آگاهی نداشته باشند که برخی از افراد آنلاین ممکن است درمورد ماهیت خود دروغ بگویند تا بدین طریق به دیگران آسیب برسانند. پدر و مادرها باید برای کودکان توضیح دهند که در اینترنت افرادی هستند، که مهاجمان جنسی (sexualpredators) نام دارند و بسیار خطرناکند. ممکن است در ظاهر مانند یک دوست باشند، و به تدریج اطلاعات خصوصی کودک را از او بیرون بکشند. این افراد با ساختن پروفایل‌های جعلی به کودکان نزدیک می‌شوند و وانمود می‌کنند که دارای علایق مشترکی با آن‌ها هستند. نام‌هایی نیز که در شبکه‌های اجتماعی برای خود برمی‌گزینند نام‌های معمول کودکان است. پدر و مادرها باید برای کودکانشان توضیح دهند که فاش ساختن اطلاعات خصوصی‌شان، مانند اسم کامل، نشانی، اسم مدرسه، شماره تلفن، تاریخ تولد یا هر گونه اطلاعات شخصی دیگری، برای افرادی که در اینترنت ملاقات می‌کنند کاری بس خطرناک است. براساس ضوابط پیش از ثبت نام در فیس‌بوک، داشتن حداقل ۱۳ سال سن برای کاربران الزامیست اما براساس گزارش های منتشر شده، تا سال ۲۰۱۱ بیش از ۵/۷ میلیون کودک زیر ۱۳ سال و بیش از ۵ میلیون کودک زیر ۱۰ سال در این شبکه عضو شده و شرایط استفاده آن را نقض کرده اند.

 

دزدی هویت

قربانیان دزدی هویت در شبکه های اجتماعی معمولا کودکان عضو هستند. وقتی کودکان وارد شبکه های اجتماعی می‌شوند اطلاعات خود را به اشتراک می‌گذارند و ممکن است بدلیل ناآگاهی نسبت به خطرات این اشتراک گذاری، اطلاعات حساسی چون آدرس و شماره تلفن محل سکونت، اطلاعات حساب بانکی و … را در پروفایل خود منتشر کنند و قربانی دزدی هویت و سوء استفاده های متعاقب آن می‌شوند.

در نوامبر ۲۰۱۱، کاربران متعددی گزارش کردند که حسابشان هک شده و تصویرشان با تصاویر مستهجن جایگزین شده است. گزارش شده است که بیش از ۲۰۰ هزار حساب در بنگلور هند هک شده است. اما فیس‌بوک این ادعاها را رد کرده و ادعا کرده است که “امنیت کاربران اولویت اولشان است.”

آزار سایبری

و اما آزار سایبری به چه معناست؟

 آزار سایبری به معنای استفاده از اینترنت یا فناوری‌های ارتباطی دیگر برای صدمه زدن به افراد به گونه‌ای عمدی، مکرر و خصمانه است. این اتفاق گاه صدمات جبران‌ناپذیری به کودکان و نوجوانان می‌زند و آگاهی یافتن از این موضوع و جلوگیری از آن برای والدین کار دشواری است. برخی از این افراد با ارسال پیام‌های تهدید‌آمیز و تحقیرآمیز آنان را می‌ترسانند و اغلب تهدیدشان می‌کنند که حرفی به پدر و مادرشان نزنند و آنان نیز از ترس این که خطری تهدیدشان کند از آن‌ها پیروی می‌کنند.

نتیجه گزارش مرکز تحقیقاتی پیو (pew) درمورد آزار سایبری- طبق این گزارش به طور میانگین ۳۲٪ از کاربران نوجوان به گونه‌ای آزار سایبری را تجربه کرده‌اند.

طبق گزارش مرکز غیرانتقاعی تحقیقاتی پیو، به طور میانگین حدود یک سوم از تمام کاربران نوجوان آزار و اذیت اینترنتی را تجربه کرده‌اند. این آزار و اذیت اینترنتی دارای طیف گسترده‌ای، از مزاحمت‌های جزئی تا تهدیدهای جدی، می‌باشد. به علاوه، طبق این گزارش دخترها بیش‌تر مورد این گونه آزار و اذیت قرار گرفته‌اند.

 

مگان مِیِر، دختر ۱۴ ساله که پس از آزار سایبری خودکشی کرد

مگان تییلو میر یک نوجوان آمریکایی بود که سه هفته پیش از تولد چهارده‌سالگیش با دار زدن خود، خودکشی کرد. یک سال بعد، پدر و مادر مگان شروع به تحقیقات درمورد این اتفاق کردند و دریافتند که علت آن آزار سایبری از طریق یکی از شبکه‌های اجتماعی بوده است. ماجرا از آنجا شروع شده بود که مگان پس از باز کردن حساب کاربری در شبکه اجتماعی my space ظاهراً با جاش ایوانز یک پسر ۱۶ ساله آشنا می‌شود، حال آن که جاش کسی نبود جز یکی از دوستان مگان که برای اذیت کردن او این پروفایل جعلی را ساخته بود. آن دو بدون این که یکدیگر را ببینند از طریق این شبکه با هم در ارتباط بودند. تا این که در روز ۱۵ اکتبر ۲۰۰۶ مگان پیام متفاوتی از به‌اصطلاح جاش دریافت می‌کند که “شک دارم که بخواهم باهات دوست بمانم، چون شنیده‌ام خیلی با دوست‌هایت خوب نیستی”. از آن پس پیام‌های مشابهی برای مگان ارسال می‌شد و پیام‌های مگان نیز در اختیار افراد دیگر در آن شبکه قرار می‌گرفت. بنا به گفته پدر مگان آخرین پیامی‌که برای مگان ارسال شده بود از این قرار بود: “اینجا همه می‌دانند تو چه آدمی‌هستی. دنیا بدون تو جای بهتری است.” و ۲۱ دقیقه بعد بدن بیجان او را در کمد اتاقش پیدا کردند.

 

 

دختر نوجوانی به نام ”آشلی هال” نیز پس از آن که توسط متجاوز سریالی به نام ”پیتر چپمن” اغفال شد، به دست او به قتل رسید.

 پیتر چپمن، قاتل فیس بوکی که با بیش از ۶۰۰۰ دختر نوجوان در ارتباط بود / اشلی هال ۱۷ ساله، یکی از قربانیان تجاوز و قتل در فیس بوک

چپمن، ۳۵ ساله، با استفاده از عکس فرد دیگری خود را پسر نوجوانی به نام ”پیتر کارترایت” معرفی می‌کند و در نهایت این دختر ۱۷ ساله را در سپتامبر ۲۰۰۹ به دام می‌اندازد. او برای آشلی پیام‌های متعددی می‌فرستد و چند هفته بعد موفق می‌شود قرار ملاقاتی با او بگذارد. پس از دیدار ادعا می‌کند که پدر پیتر است. سپس او را به محل مورد نظر می‌برد و پس از تجاوز او را خفه می‌کند. سپس بدن او را داخل چاهی می‌اندازد. در مارس ۲۰۱۰، چپمن به جرم آدم‌ربایی، تجاوز و قتل تنها به ۳۵ سال زندان محکوم می‌شود.

 

وقوع جرم در فیس‌بوک هر ۴۰ دقیقه یک بار: از اغفال تا قتل

سال گذشته پلیس انگلیس ۱۲۳۰۰ جرم را در رابطه با این شبکه اجتماعی ثبت کرد. جرایمی‌از قبیل قتل، تجاوز، آزار جنسی کودکان، ضرب و شتم، آدم‌ربایی، تهدید به مرگ، ارعاب شاهدان و کلاهبرداری با استفاده از این سایت صورت گرفته است. به گزارش پلیس هر ۴۰ دقیقه یک جرم فیس‌بوکی در این کشور رخ می‌دهد.

براساس ضوابط استفاده از فیس‌بوک، کاربران باید تضمین دهند که ۱۳ سال به بالا هستند تا بتوانند در این سایت ثبت نام کنند… اما چیزی حدود  5 الی7 میلیون کودک در مورد سنشان دروغ می‌گویند و به سایت وارد می‌شوند.

در برخی موارد مشاجرات داخل سایت به خشونت در دنیای واقعی کشیده شده است، این در حالی است که متجاوزان جنسی کودکان از این راه برای اغفال کودکان استفاده می‌کنند.

 

صدها مجرم از شبکه اجتماعی مارک زاکربرگ برای اغفال کودکان استفاده می‌کنند

اوایل امسال، روزنامه انگلیسی دیلی میل اعلام کرد که صدها مجرم از فیس‌بوک برای به دام انداختن قربانیانشان از پشت میله‌های زندان استفاده می‌کرده‌اند. مسئولان زندان دریافتند که طی دو سال گذشته ۳۵۰ زندانی با استفاده از تلفن‌های همراهشان که مخفیانه به دستشان رسیده بود در فیس‌بوک فعالیت می‌کردند.

 

فیس‌بوک و تاثیر آن بر خانواده

نتایج یک مطالعه در انگلستان نشان‌ می‌دهد حدود یک سوم طلاق ها در این کشور با شبکه اجتماعی فیس‌بوک در ارتباط است. در این مطالعه حدود پنج هزار دادخواست طلاق مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که در ۳۳درصد این دادخواست ها به فیس‌بوک به عنوان یکی از دلایل درخواست طلاق اشاره شده است. در این پرونده‌ها معمولا یکی از طرفین به گونه‌ای از فیس‌بوک استفاده کرده که موجب نارضایتی طرف مقابل بوده است.

نام فیس‌بوک در یک سوم پرونده‌های طلاق انگلیس در سال ۲۰۱۱

نتایج یک مطالعه در انگلستان نشان داده است که حدود یک سوم طلاق ها در این کشور با شبکه اجتماعی فیس‌بوک در ارتباط است. در این مطالعه حدود پنج هزار دادخواست طلاق مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که در ۳۳درصد این دادخواست ها به فیس‌بوک به عنوان یکی از دلایل درخواست طلاق اشاره شده است.یافته های این مطالعه نشان می‌دهد که معمولاً یکی از طرف ها به گونه ای از فیس‌بوک استفاده می‌کند که باعث نارضایتی طرف دیگر می‌شود.

طبق مطالعه‌ای از سوی موسسه حقوقی Divorce-online انگلستان، در سال ۲۰۱۱ در یک سوم پرونده‌های طلاق از فیس‌بوک نامی‌برده شده است. این رقم در سال ۲۰۰۹ یک پنجم بوده است. در روزگاران گذشته ردیابی یک رابطه نامشروع هفته‌ها به طول می‌انجامید و دوندگی بسیاری می‌طلبید. امروزه اما این کار تنها با یک کلیک ساده انجام می‌گیرد و عواقبش ممکن است همیشگی و ویرانگر باشد.

 

فیس‌بوک؛ در دسترس‌ترین ابزار برقراری ارتباط نامشروع

به گفته سخنگوی پایگاه divorce-online، “چنان‌چه فردی بخواهد رابطه نامشروعی با کسی برقرار کند، فیس‌بوک در دسترس‌ترین مکان برای این کار است… در فیس‌بوک روابط نامشروع به سرعت برق و باد صورت می‌گیرد، در حالی که در نبود فیس‌بوک شکل‌گیری همین روابط ماه‌ها و گاهی سال‌ها زمان می‌برد.”

پایگاه انگلیسی divorce-online: فیس بوک در دسترس ترین مکان برای برقراری روابط نامشروع است

وکلای طلاق در آمریکا همگی بر این باورند که فیس‌بوک روز به روز عامل موثرتری در فروپاشی ازدواج‌ها تبدیل می‌شود. کِی جِیسون و کِلی کرَف‌اسکای در کتاب “فیس‌بوک و ازدواجتان” تأثیر فیس‌بوک در نابودی ازدواج‌ها هشدار می‌دهند. این دو در وبلاگ خود می‌نویسند: “مردم سریع‌تر از آن که عقل سلیمشان بخواهد تصمیم بگیرد تایپ می‌کنند و دکمه send را کلیک می‌کنند و بیشتر درگیر احساسات آنی خود هستند تا بررسی عاقلانه کاری که انجام می‌دهند.”

وقتی مارک زاکربرگ وضعیت تأهل خود را در صفحه‌اش به متأهل تغییر داد بیش از یک میلیون ”like” از هوادارانش دریافت کرد. اما براساس آمار و پژوهش‌ها، سایت مارک زاک چندان هم به نفع ازدواج و خانواده عمل نکرده است.

 

فیس‌بوک و کاهش بازدهی کارمندان

در مه ۲۰۱۱، HLC Technologies اعلام کرد که حدود ۵۰٪ از کارکنان در انگلستان استفاده از فیس‌بوک را از محل کار ممنوع کردند. فیس‌بوک متهم است به کاهش بازدهی کاری کارمندان.

 

Event های دردسر ساز

امکان ایجاد Event یا “رویداد” یکی از امکانات فیس‌بوک است که همواره در کشورهای مختلف دردسرساز بوده است. در رویدادهای فیس‌بوکی، هر فرد می‌تواند به ایجاد یک رویداد، دوستان و دیگر اعضا را به تجمع، مهمانی و یا هر اقدام جمعی دیگر دعوت کند.

در ژوئیه ۲۰۱۱ مقامات آلمان شروع به بررسی امکان ممنوعیت رویدادهای برنامه‌ریزی‌شده در فیس‌بوک کردند. این تصمیم به دلیل موارد متعددی از تجمع افرادی گرفته شد که در اصل به آن رویداد دعوت نشده بودند. برای نمونه، در مراسم تولد ۱۶ سالگی دختری در هامبورگ که به اشتباه دعوت به تولدش را در معرض دید عموم قرار داده بود ۱۶۰۰ نفر تجمع کردند. بیش از یکصد پلیس به محل اعزام شد. یک مأمور پلیس مجروح شد و یازده نفر از شرکت‌کنندگان به دلیل ضرب و شتم، تخریب اموال و مقاومت در برابر پلیس دستگیر شدند.

 

 

پیمان دوستی فیس‌بوک و اسرائیل

 

شاید یهودی بودن سه نفر از بنیانگذاران فیس‌بوک در ابتدا غیر عادی به نظر نرسد و بدگمانی به آن‌ها توهمی از جنس توهم توطئه به شمار آید، اما آنچه که بیش از هرچیز عدم بی‌طرفی و شبکه اجتماعیِ صرف بودن فیس‌بوک را زیر سوال می‌برد، هم راستا بودن اقدامات و فعالیت‌های آن با سیاست‌های آمریکا و اسرائیل است. علاوه بر جاسوسی نیابتی از کاربران فیس‌بوک، این شبکه به ظاهر اجتماعی، با هر گونه شکل‌گیری گروه‌های اجتماعی بر خلاف منافع و اهداف سیاست‌های آمریکا و صهیونیسم، مقابله و آن را فیلتر می‌کند. نمونه‌هایی از این عملکرد “سفارشی” را می‌توان در برخورد با صفحات فیس‌بوک حامی‌مقاومت مردم فلسطین مشاهده کرد. بارزترین این برخورد، حذف صفحه دعوت به انتفاضه سوم مردم فلسطین بود. همچنین صفحات دیگری نیز که در حمایت از جنبش‌های مردمی‌در فلسطین، بحرین و … نیز تشکیل شده که همگی از سوی فیس‌بوک فیلتر شده است. این در حالیست که در حوادثی از جنس حوادث پس از انتخابات ۸۸ ایران، فیس‌بوک به محل اصلی سازمان‌دهی مخالفان تبدیل شده بود. در انتخابات روسیه نیز فیس‌بوک قصد ایفای نقشی مشابه ناآرامی‌های ایران داشت که به سرعت خنثی شد.

 

همچنین به جز این تضاد عملکرد، فیس‌بوک به طور پیش فرض، با قرار دادن کلید واژه “فلسطین” در کنار ” القاعده” و “نازی”، از ایجاد صفحاتی با این عناوین جلوگیری می‌کند.

در همین حال دیوید فیشر، پسر استنلی فیشر رئیس بانک اسرائیل، و یکی از پنج نفر اول گوگل، به فیس‌بوک پیوسته است. دیوید فیشر ۳۷ ساله که یکی از ۵ نفر اول در شرکت گوگل و مغز متفکر بسیاری از طرح‌های اقتصادی گوگل بود. طرح‌های اقتصادی تحت مدیریت فیشر در سال ۲۰۰۹ و براساس آمار غیر رسمی، نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار درآمد تبلیغاتی عاید گوگل کرده است.

 

 

دیوید فیشر مغز متفکر اقتصادی سابق گوگل و فعلی فیس بوک

دیوید فیشر با هدف اجرای طرح‌های مشابه در فیس‌بوک و گسترش دفاتر آن در سرزمین‌های اشغالی، وارد فیس‌بوک شده است. فیشر پیش از این و در دولت بیل کلینتون، در وزارت خزانه‌داری آمریکا مشاور سیاست‌های اقتصادی دولت بود.

گسترش فعالیت‌های فیس‌بوک در سرزمین‌های اشغالی و با هدف جذب یهودیان سراسر جهان به مهاجرت، یکی دیگر از اهداف فیس‌بوک در سطوح میانی بوده است. مارک زاکربرگ نیز تا کنون شخصا در برنامه‌های مرتبط با اسرائیل از جمله افتتاح صفحات فیس‌بوک سران این رژیم حضور پیدا کرده است و دست دوستی و همکاری وی همواره به سوی صهیونیست‌ها دراز بوده است.

صفحه فیس بوک نتانیاهو و شیمون پرز که با حضور زاکربرگ افتتاح شدند

 اما بررسی زوایای فیس‌بوک محدود به همین موارد ذکر شده نبوده و تحلیل کارکردها، اهداف و پشت پرده‌ فعالیت‌های این شبکه نوظهور که رقبای متعدد، پرقدرت و قدیمی – نظیر اورکات و یاهو ۳۶۰ – را با سیل تبلیغات و ابزارهای دیگر به گونه‌ای از میدان به در کرد که نامی هم از آن‌ها باقی نماند.

با وجود آسیب‌های اجتماعی شبکه‌های نظیر فیس‌بوک و لزوم هوشیاری مقامات وکارشناسان داخلی برای به حداقل رساندن آثار سوء آن، برخی اظهارات از سوی مقامات عالی‌رتبه کشور در تمجید از فیس‌بوک به عنوان “امری مبارک برای دنیا” که بدون در بر داشتن هزینه‌ای برای مردم، مواهب! بسیاری به ارمغان می‌آورد، این شاعبه را به وجود می‌آورد که مسئولین رده بالای کشور، اشراف و اطلاع کافی و جامع در این زمینه ندارند.

گفتنی است فیس‌بوک در کشورهایی نظیر ایران، چین، سوریه، پاکستان، بنگلادش، ازبکستان و برخی از کشورهای اسلامی بدلیل فعالیت‌های ضداسلامی، نقض قوانین اسلام، فعالیت‌های غیر اخلاقی، ایجاد آشوب‌های خیابانی، سوء استفاده از تصاویر و انتشار عکس‌های غیراخلاقی فیلتر شده است.

 

 گرد اورنده:پروین طاهری فر منطقه 4

 بر گرفته از اطلاعات سایت http://www.iranage.com/

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۵۳

همایش دبیران دینی و قران و عربی منطقه 4 در تاریخ 30اسفند ماه از ساعت 14 الی17 در دبیرستان برگزار میگردد.در ضمن نمایشگاه تخصصی دینی و قران که شامل دست سازه های همکاران و دانش اموزان میباشد همزمان در همان مکان برگزار میگردد.از همکاران عزیز تقاضا میشود دست سازه های خود و دانش اموزان را حداکثر ت تاریخ 29 اسفند ماه به دبیرستان نبوت (دوره اول)ارسال نمایید                          با تشکر فرشته کریمی سرگروه دینی و قران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۲۲

ازمون انلاین درسنامه علوم قرانی در تاریخ 4و5 اسفند ماه که از سوی گروههای اموزشی اداره کل میباشد برگزار میگردد     به برگزیدگان جوایزی ارزنده اهدا خواهد شد. شرکت کنندگان در تاریخ ذکر شده به                                     nedaye_azadi.sch.ir                                                                                                                                                                                                          منبع ازمون به شرح زیر میباشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۱۹

ّالایام الاسبوع و فصول السّنه

روز های هفته و فصل های سال

حامد: السّلام علیکم

حامد: درود بر شما

نادر: علیکم السّلام و رحمة الله و برکاته.

نادر: درود و رحمت خدا بر شما

حامد: هل أنت مستعدّ لأن نتحدث فی ایّام الاسبوع و فصول السّنه.

حامد: ایا تو آماده هستی برای اینکه درباره روزهای هفته و فصل های سال گفت و گو کنیم؟

نادر: نعم، أنا بخدمتک.

نادر: بله، من در خدمت توهستم.

حامد: هل تعرف یا نادر ایّام الاسبوع بالّغه العربیة؟

حامد : نادر آیا ایام هفته را به زبان عربی می شناسی؟

نادر:نعم، السّته، والاحد، والاثنین، و الثلاثاء، والاربعاء، والخمیس و الجُمعة.

نادر: بله ، شنبه، یکشنبه، دو شنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنج شنبه، جمعه.

حامد: ما هو الیوم الثالث من ایّام الاسبوع؟

حامد: روز سوم از روزهای هفته چیست؟

نادر: الاثنین هو الیَوم الثالث

نادر: روز سوم ، دو شنبه است.

حامد: ما هو الیوم الخامس؟

حامد: روز پنجم چیست؟

نادر: الاربعاء هو الیَوم الخامس

نادر: روز پنجم چهارشنبه است.

حامد: کم فضلاً فی السّنه؟

حامد: در سال چند فصل است؟

نادر: فی السّنه اربعة فصولٍ.

 نادر: در سال چهار فصل است.

حامد: ما هو أسماءُ الفصول الاربعة؟

حامد: نام های چهارفصل چیست؟

نادر: الفصول الاربَعَةُ هی الرّبیع والصّیف، و الخریف و الشّتاء.

نادر: چهارفصل عبارتند از : بهار، تابستان، پاییز و زمستان.

حامد: ماذا یحدث فی فصل الرّبیع؟

حامد: در فصل بهار چه اتفاقی رخ می دهد؟

نادر: فی فصل الربیع یَقصُرُ اللیل و یطول النِهار و تعتدل حرارة الجوّ و تکون السّماء صافیةً کالمرآة و طبیعة تدعونا الی الخروج من المنازل لِنَملأ صدورنا بعطورها و تُغرّدُ الطّیور علی اغصان الأشجار فهو فَصلُ الفرحَ و سرور لِکثیرٍ من النّاس .

نادر: در فصل بهار شب کوتاه و روز طولانی می شود و گرمی هوا معتدل می شود . آسمان همچون آیینه می باشد و طبیعت ما را به خروج از خانه ها فرا می خواند برای اینکه سینه هایمان را با عطرها پر کنیم و پرندگان بر شاخه های درختان آواز می خوانند پس آن فصل شادی و شادمانی برای بیشتر مردم است

.حامد: فعلی هذا وَداعاً حتّی الغد

حامد: پس تا فردا خداحافظ

نادر: وَداعاً معَ السّلامت.

خداحافظ، به سلامت                        سرگروه عربی منطقه4-  طاهره ذوالفقار              .

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۵۷

انقد و بررسی انواع روش تدریس ریاضی
بحث در روش تدریس ریاضی به زمان ما منحصر نمی شود. از هنگامی که تدریس ریاضی مطرح بوده است، روش تدریس آن نیز مورد بحث و مطالعه بوده است. با مطالعه تاریخ آموزش و پرورش، ملاحظه می کنیم که همواره دو نوع آموزش درمقابل هم قرار داشته اند. دسته اول: روشهای تدریس سنتی، که در گذشته های دور به کار می رفته اند و دسته دوم: روشهای مبتنی بر یافته های روانشناسی است که به طور عمده از قرن بیستم به بعد تکوین یافته اند و به روشهای جدید شهرت دارند. از میان روشهای سنتی می توان از روش سقراطی و روش مکتب خانه ای در ایران و دیگر کشورهای اسلامی نام برد. از روش های جدید در تدریس ریاضی می توان به روش توضیحی، روش سخنرانی، روش اکتشافی، روش حل مساله، روش بحث در کلاس، روش پرسش و پاسخ، روش فعال، روش قیاسی و استقرایی آموزش مهارتهای فراشناختی نام برد. در این جستار انواع روشهای تدریس ریاضی که به پنج دسته: روش کلامی، روش مکاشفه ای، روش مفهومی، روش فعال و روش الگوریتمی مورد بررسی و نقد قرار می گیرند.
۲-۱ روش کلامی (زبانی)
در این روش معلم به اصطلاح متکلم وحده است. همه چیز را بیان می کند، قواعد را بررسی می کند، نتیجه گیری می کند و طراح مساله است. خلاصه معلم همه کاره و دانش آموز هیچ کاره است. معلم مساله گو و شاگرد مساله حل کن، معلم متکلم و شاگرد مستمع است. این نکته جالب است که طرفداران این روش دو گروه مخالفند، عده ای موافق روش زبان ماشینی و عده ای موافق روش زبانی استدلالی هستند.
الف) روش تدریس زبان ماشینی (قاعده گویی):
این گروه اعتقاد دارند که دانستن قواعد و فنون محاسبه برای دانش آموزان کافی است. اگر دانش آموز ادامه تحصیل دهد آنگاه برایش استدلال خواهد شد و مطالب را خواهد فهمید و در صورتی که ادامه ندهد این محاسبات هست که به دردش می خورد و چه کار دارد که چرا فلان مطلب چنین است و چنان نیست. حسن این روش در آن است که تدریس به سرعت انجام می شود ولی معایب آن عبارتند از:
۱- دانش آموز قواعدی را بدون آنکه آنها را درک کرده و منطقی بودن آنها را پذیرفته باشد، آنها را حفظ می کند و به همین سرعت هم فراموش می کند.
۲- نسبت به مطالبی که می خواند احساس بیگانگی می کند و نسبت به آنچه یاد گرفته است علاقه ای نشان نمی دهد.
۳- این آموزش پاسخگوی نیازهای طبیعی دانش آموز به کنجکاوی و حقیقت جویی نمی باشد.
۴- طرفداران این روش جانب پرورش را به طور کلی نادیده می گیرند.
ب) روش تدریس زبان استدلالی:

روش تدریس ریاضی

ادامه مطلب را بخوانید…..

طرفداران این شیوه برخلاف گروه قبل تدریس ریاضی را توام با استدلال قبول دارند. آنها معتقدند که ریاضی با منطق آمیخته است. پس باید با استدلال و برهان به امر تدریس ریاضی همت گماشت. ابتدا باید تعریف و اصول گفته شود و به دنبال آن می توان نتیجه گیری ها را با استفاده از قوانین منطق آغاز نمود. حسن این روش آن است که با طبیعت ریاضی سازگاری دارد ولی معایب آن عبارتند از:
۱- از روش استدلالی در هر سنی نمی توان استفاده نمود.
۲- قدرت ابتکار رشد نمی کند و دانش آموز جستجوگر نخواهد شد.
۳- معلم و شاگرد به تدریج از جهان واقعی دور می شوند.

نقد و خلاصه روش های کلامی (زبانی):
روشهای زبانی همان طور که از نامشان پیداست، بر زبان و کلام معلم تکیه دارد. در این روشها، معلم و مدرس متکلم وحده است و کمتر مجال سئوال کردن، توضیح دادن، درک و فهم واقعی به دانش آموزان داده می شود.
تنها مزیت ظاهری روشهای زبانی این است که تصور می شود که دانش آموزان به ظاهر در درس پیش می روند. این باور درست نیست، زیرا در دراز مدت، اثرات نادرستی در پرورش فکر و استعداد دانش آموزان می گذارد و در سنین بالاتر اگر مطالب ریاضی را دیر می فهمند، علت عمده اش این است که قبلا در آموزش مطالب بنیادی به آنها عجله کرده ایم. به عبارت دیگر، در مراحل بعدی آموزش، دانش آموزان ناچارند از معلوماتی استفاده کنند که قبلاً آنها را خوب فرا نگرفته و به درستی نفهمیده اند.
۲-۲ روش اکتشافی
یادگیری اکتشافی فرایندی است که دانش آموز به طور مستقل و با راهنمایی معلم یا بدون آن، اصل یا قانونی را کشف نموده و مساله ای را حل می کند. ویژگی عمده روش اکتشافی، درجه و میزان راهنمایی شدن شاگرد (به وسیله معلم) برای اکتشاف است که این ویژگی به عواملی مانند استعداد دانش، مهارت شاگرد و درجه دشواری خود مساله بستگی دارد و می تواند در چهار محدوده قرار گیرد.
۱- معلم می تواند اصول و راه حل مساله را برای شاگرد توضیح دهد، اما پاسخ مساله را نگوید (در اینجا معلم از روش توضیحی بهره می گیرد)؛ این نوع راهنمایی برای دانش آموزان ضعیف ضرورت می یابد.
۲- معلم می تواند فقط اصولی را که برای کشف آن به کار می رود به شاگرد توضیح دهد، اما راه حل و جواب مساله را در اختیار او قرار ندهد.
۳- معلم می تواند اصول را ارائه ندهد؛ اما راه حل را بگوید.
۴- معلم می تواند اصول و راه حل را به شاگرد نگوید؛ که آن را یادگیری راهنمایی نشده می نامیم.
از آن جایی که این روش بر پاسخ مداوم دانش آموزان به سئوالات مختلف در کلاس درس تا حدودی متکی است، لذا تدریس به وسیله آن مشکل است و لذا معلم نیاز به صبر بیشتر و وقت زیادتری دارد و نقش معلم در این روش هدایت نمودن دانش آموزان در ارتباط دادن مطالب جدید با تجارب و محفوظات گذشته نشان می باشد. حدسیات، تخمین ها و آزمایش و خطا، آزمایشهایی هستند که در روش اکتشافی برای یافتن ایده های جدید و ارتباط آنها با مفاهیم گذشته به کار می روند.
معلم با طرح سئوالات مناسب می تواند جواب های نادرست دانش آموزان را به سمت جواب های درست هدایت نماید. معلم باید کلاس را در جهت صحیح و مسیر معینی حفظ نماید به طوری که از حالت کاوش و پویایی شاگردان کاسته نشود. در این روش، معلم دانش آموزان را وادار به فکر کردن می کند و آنها را برای رسیدن به پاسخ درست تشویق می نماید لذا دانش آموز در فرایند یادگیری سهیم است.
تکنیک های تدریس به روش مکاشفه ای:
۱- معلم، سئوالی را برای بررسی کردن به دانش آموزان ارائه می نماید. معلم باید اطمینان حاصل کند که دانش آموزان مساله را فهیمده اند و بدانند که دنبال چه چیزی می گردند و چگونه باید این راه را ادامه دهند و چگونه مسیر درست را انتخاب نمایند.
۲- معلم فکر کردن را در دانش آموزان با گفتگو و پرسش برانیگزاند و از آنها بخواهد با ارائه مثال ها و نامثال ها، مساله را دنبال کنند.
۳- معلم فعالیت هایی طرح ریزی نماید که الگوهای جدید را ایجاد نماید.
۴- معلم از مدل های مختلف آموزشی و ابزار کمک آموزشی باری تدریس بهره برد.
۵- در ارزشیابی نیز از مسایل استفاده نماید که توانایی آنها را در کشف مقاصد جدید بسنجد.
۶- از نتیجه گیری سریع براساس یک یا دو نمونه به عنوان شاهد خوددداری کنید.
اکتشاف یک مطلب در کلاس درس باید روال منطقی داشته باشد و تا حدودی نمایانگر یک مکاشفه واقعی با محیطی منطقی باشد.
۷- دانش آموزان را به طور مرتب در جریان پیشرفت هایشان قرار دهید.
محاسن روش اکتشافی از دیدگاه برونر:
۱- یادگیری اکتشافی، توانایی ذهنی دانش آموزان را تقویت می کند.
۲- یادگیری اکتشافی، انگیزه درونی دانش آموز را افزایش می دهد، زیرا در این یادگیری شاگرد به طور خودجوش فعالیت های آموختن را دنبال می کند و پاداشی هم که می گیرد، از فعالیت های خود اوست.
۳- یادگیری اکتشافی، فنون اکتشاف را به شاگرد می آموزد و او را خلاق و کاوشگر بار می آورد.
۴- یادگیری اکتشافی موجب دوام بهتر آموخته ها می شود. زیرا دانش آموز خود آموخته هایش را سازمان می دهد و می داند که چه موقع و چگونه آنها را به دست آورد.
۵- از آنجا که در این روش از مشاهده اشکال، اشیا، و تصاویر برای تدریس استفاده می شود. درک حقایق و روابط را تا حدی برای دانش آموزان آسان می کند.
معایب روش اکتشافی:
۱- قدرت استدلال و ارتباط بین مفاهیم کم می شود.
۲- این روش بسیار وقت گیر است.
۳- طرفداران این روش اهمیت فوق العاده ای به احساس و ادراک می دهند اما باید توجه داشت که بعضی از مفاهیم ریاضی (مانند اعداد منفی) را نمی توان از راه حواس درک نمود.
۴- مکاشفه در بدو امر خوب است ولی نتیجه اساسی نه از راه مکاشفه بلکه از کوششی که در دنباله این رغبت برای توضیح و تنظیم روابط صورت می گیرد، حاصل می شود. به عنوان مثال نیوتن با مشاهده سقوط سیب از درخت، وجود رابطه ای بین زمین و اجسام پیرامون آن را احساس کرد (مکاشفه) ولی مشاهدات مذکور به تنهایی ارزش چندانی نداشت و اگر به همین جا خاتمه یافته بود، هیچ نتیجه عملی از آن به دست نمی آمد.
۵- اگر هر تصوری را به کمک شکل و به طور یکنواخت به دانش آموزان عرضه کنیم، بیم آن می رود که ذهن آنها، به جای رابطه مورد نظر، توجه شان به شکل یا تصویر جلب شود و به کلی از حقیقی که در نظر داریم بی اطلاع بماند.
۲-۳- روش مفهومی
در این روش بیشتر تاکید بر مفاهیم ریاضی است و تکیه کمتری بر مهارت ها می شود. ما معتقدیم که تکیه بیش از حد بر یکی، ما را از دیگری دور می سازد لذا یاید به طور متعادل بین مفاهیم و استفاده از روش ها تاکید نمود. ذکر این نکته ضروری است که تا هنگامی که مفاهیم در ذهن دانش آموزان شکل نگرفته است، نباید به سراغ تکنیک ها و مهارت ها رفت. تفاوت روش مفهومی با روش الگوریتمی نیز از همین جا ناشی می شود که در روش مفهومی تکیه بر مفاهیم است و در روش الگوریتمی تکیه بر مهارت ها و تکنیک هاست.
۲-۴- روش فعال
در این روش، هدف این است که دانش آموزان در فرایند آموزش و پرجنب و جوش باشند. البته، هیچ روشی به طور محض غیرفعال نیست. برای مثال، در روش سخنرانی، معلم فعال و دانش آموزان ظاهراً غیرفعالند اما در حقیقت، به طور ذهنی فعالند؛ زیرا به سخنان معلم گوش می کنند و درباره مطالب آن می اندیشند و یادداشت برمی دارند.
برخلاف روش های منفعل که « معلم محور» است روش فعالی « دانش آموز محور» است. دانش آموز درامر یادگیری شرکت فعال دارد، با مسایل مواجه می شود، راجع به حل آنها فکر می کند و با راهنمایی معلم به حل آنها می پردازد. در اثر کارهای آموزشی خودش، به مفاهیم پی می برد. در این صورت است که دانش آموز به حل مساله ها علاقه مند می گردد. موفقیت این روش، به مهارت معلم و تسلط او به درس همبستگی دارد.
در آموزش به روش فعال هر دانش آموز مطالب را به سرعت خود یاد می گیرد و فرصت دارد که به مطالب فکر کند. دانش آموز از طریق حل مساله، طی فرایندی به تدریج به مفاهیم پی می برد و به جای آنکه شاهد راه رفتن معلم باشد خود قدم به قدم راه رفتن را تمرین می کند و می آموزد. با پی بردن به توانایی های خود، در او حس اعتماد به نفس تقویت می شود چون در به دست آوردن نتیجه ها و کشف قواعد سهیم است و نسبت به مطالب احساس علاقه و مالکیت می کند و میل به دانش افزایی در او باور می شود، در جریان کار فعال، دانش آموز رشد می کند و تفکر منطقی را تقویت می کند. در این روش وظایف معلم عبارتست از توجه به کار یکایک دانش آموزان و دادن راهنمایی در موارد لازم، علاقه مند کردن آنها به کار و فعالیت درسی، شناخت دانش آموزان و پی بردن به توانایی آنها و از همه مهمتر قدم به قدم پیش بردن دانش آموز برای یادگیری یک مطلب درسی جدید طی مراحل مختلف آن. وظیفه دانش آموز هم فعالیت و کارآموزی و کاوشگری در حد توانایی خود می باشد.
سه اصل آموزش به روش فعال:
معلم باید بداند که روند یادگیری چگونه جریان دارد و راه های ثمربخش را انتخاب کند. سه اصل برای تدریس ثمربخش وجود دارد که عبارتند از:
۱- اصل یادگیری فعال (کشف موضوع توسط خود دانش آموز ضمن انجام فعالیت های مناسب): البته آنچه در کلاس مورد توجه ملعم است اهمیت دارد، ولی هزار بار مهم تر از آن، چیزی است که مورد توجه دانش آموز است. اندیشه ها باید از ذهن خود دانش آموز بیرون بیاید. در این میان نقش معلم را می توان با نقش ماما و قابله مقایسه کرد.
این، نصیحت رسمی سقراط است. گفتگوی سقراطی، بهترین شکل آموزش با بهترین نتیجه است. درست است که مدت زمانی که، در مدرسه، برای هر ماده درسی گذاشته اند، محدود است که با این روش همه درس ها را نمی توان ارائه نمود ولی با همه این، اصل قدیمی ما به قوت خود باقی است که می گوید: «با همین امکان هایی که دارید، حداکثر تلاش خود را به کار برید، تا خود دانش آموزان، در جریان کشف، شرکت داشته باشند».
اگر دانش آموز در تنظیم صورت مساله هایی که باید حل کند، شرکت داشته باشد، خیلی فعالتر خواهد کوشید. معلم باید شرایطی را فراهم آورد که دانش آموز بتواند مساله های خودش را طرح کند چون باعث خواهد شد که نیروی خلاقیت او شکوفا شود.
۲- اصل بهترین انگیزه: معلم باید خودش را واسطه ای بداند که می خواهد مقداری از ریاضیاتی را که می داند، در اختیار دانش آموزان قرار دهد. اگر واسطه ای در عرضه جنس خود با مشکلی روبرو شود و کالایش روی دستش بماند یا خریداران از خرید کالای او سرباز زنند، نباید تقصیر را به گردن خریداران بیندازد. به خاطر داشته باشید که، معمولاً حق با خریدار است. دانش آموزی که از یادگرفتن ریاضیات سرباز می زند، ممکن است حق داشته باشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که شاگرد شما، تنبل یا کم هوش باشد. بلکه خیلی ساده، ممکن است به چیز دیگری علاقه مند باشد. آخر، دنیای ما پر از چیزهای جالب است. وظیفه شما، به عنوان یک معلم و به عنوان کسی که می خواهد آگاهی دیگران را بالا ببرد، این است که دانش آموز را به ریاضیات علاقه مند کنید. بنابراین، معلم باید تمامی توجه خود را در انتخاب مساله و تنظیم آن به کار برد و آن را به بهترین صورت ممکن، به دانش آموزان عرضه کند. مساله باید نه تنها از موضع معلم، بلکه از موضع شاگرد هم، جالب باشد. چه بهتر که بشود درس را، در رابطه با تجربه روزانه شاگردان طرح کرد و آن را به صورت معما درآورد. مساله را می توان با موضوعی آغاز کرد که برای دانش آموزان روشن است و چه بهتر که این موضوع، امکان کاربرد علمی مساله و یا موضوعی مورد علاقه عموم باشد. اگر می خواهیم نیروی خلاقیت دانش آموزان را پرورش دهیم نباید مبنایی در اختیار آنها بگذاریم تا مطمئن شوند تلاش آنها بیهوده و عبث نیست.
به خصوص، علاقه دانش آموز، بهترین انگیزه او در کار است. ولی، انگیزه های دیگری هم وجود دارد که نباید آنها را از دست داد. از دانش آموز بخواهیم که نتیجه را حدس بزند، ولو بخشی از آن را، دانش آموزی که فرضیه ای را ارائه کند، در واقع خود را به آن وابسته کرده است، حیثیت و احساس او در گرو فرضیه اوست و با بی صبری در انتظار آن است که ببیند حدس او درست است یا نه، او با اشتیاق به سرنوشت مساله و کار کلاس علاقه مند می شود و در آن لحظه ها هیچ چیز دیگری توجه او را به خود جلب نخواهد کرد.
۳- اصل تسلسل مرحله ها: عیب اصلی کتاب های ریاضی دراین است که تقریباً همه مساله های موجود در آنها، از صورت های متعارف و عادی انتخاب شده است. منظور از مساله های عادی، مساله هایی هستند که میدان کاربرد کمتری دارند و تنها به روشن کردن یک قانون خدمت می کنند و تمرین های مناسب برای یک قانون هستند. البته این مثال ها هم مفید و هم لازم هستند ولی دو مرحله مهم آموزش در آنها وجود ندارد: مرحله بررسی و پژوهش و مرحله فراگیری. هدف این دو مرحله این است که مساله مورد بررسی را با شرایط موجود و با آگاهی هایی که قبلا به دست آورده ایم، مربوط می کند. مساله های عادی، این دو منظور را برنمی آورند، زیرا از قبل معلوم است که برای روشن شدن قانون معینی طرح شده اند و اهمیت آنها، تنها در خدمت کردن به همین قانون است. البته، گاهی در این مساله ها، به قانون یا قانون های دیگری هم توجه می شود که در این صورت، مساله های مفیدتری به حساب می آیند. حقیقت این است که باید در کنار مساله های عادی، دست کم گاه به گاه، مساله های عمیق تری هم به دانش آموزان داده شود، مساله هایی که زمینه غنی تری داشته باشد امکان ورود دانش آموزان به کارهای جدی تر علمی را فراهم آورد. وقتی می خواهید چنین مساله هایی را در کلاس مورد بحث قرار دهید از همان ابتدا، یک بررسی و پژوهش مقدماتی به دانش آموزان پیشنهاد کنید. این کار اشتهای آنها را در حل مساله و رسیدن به جواب تحریک می کند. این مطلب را هم فراموش نکنید که مقداری از وقت کلاس را، برای بحث درباره نتیجه ای که به دست آمده است باقی بگذارید. یادگیری توسط سه فاز صورت می پذیرد: فاز اول: دانش آموز حدس و گمان می زند. فاز دوم: آن را به صورت کلمات در می آورد. فاز سوم: برای تثبیت یادگیری تمرین و ممارست انجام دهد.
محاسن روش فعال:
۱- دانش آموز مفاهیم را درک می کند.
۲- خود را در به دست آوردن نتیجه ها سهیم می داند و این در او علاقه ایجاد می کند و به تدریج احساس توانایی می کند که این خود موجب به وجود آمدن حس اعتماد به نفس در دانش آموز می شود.
۳- این آموزش نیاز به کنجکاوی، پویایی و خلاقیت را برآورده می سازد و موجب رشد شخصیت در دانش آموز می شود.
معایب روش فعال:
۱- مدتی صرف خواهد شد تا دانش آموز از طریق حل تمرین های کار در کلاس و پاسخ به سئوال های مناسب مفاهیم را یکی کی بفهمد و به قاعده ها پی ببرد.
۲- هر مفهومی را نمی توان با روش فعال آموزش داد.
۲-۵- روش الگوریتمی:
منظور از روش الگوریتمی، مجموعه دستورالعمل هایی است که انجام آنها منجر به حصول نتایجی برای دانش آموز گردد. تعدادی از الگوریتم های حساب و جبر که در دوره های تحصیلی مورد بحث قرار می گیرند عبارتند از: چهار عمل اصلی روی اعداد صحیح و اعشاری، تناسب، جذریابی، یافتن بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک، نوشتن اعداد به پایه های گوناگون، عملیات روی کسرهای متعارفی، حل معادلات جبری و عملیات جبری روی بردارها در صفحه، در زمینه هندسه نیز به الگوریتم های زیر بر می خوریم مانند: ترسیمات با خط کش، پرگار، گونیا و نقاله مثلا در رسم عمود، نضف کردن پاره خط، ساختن مثلث. هر یک از الگوریتم های ذکر شده مبتنی بر یک یا چند مفهوم ریاضی است. از آن جمله اند مفاهیم: نوشتن اعداد در یک پایه، جذر، نسبت، عدد اول، مجموعه. علاوه بر مفاهیم و الگوریتم ها، رکن دیگر کاربرد الگوریتم ها در حل مسایل است.
معایب روش الگوریتمی:
۱- تاکید بیش از حد بر الگوریتم ها شم عددی دانش آموز را کاهش می دهد. چون که شم عددی ما را از مرتکب شدن اشتباهات فاحش مصون می دارد.
۲- دانش آموز تقریباً در هیچ مساله واقعی نیاز به این الگوریتم ها را ندارد. مثلاً الگوریتم جذر بهتر است از روش آزمون و خطا در دوره راهنمایی تحصیلی تدریس گردد.
۳- معمولاً دلیل درستی این الگوریتم ها مطرح نمی شود.
۴- چون این الگوریتم ها دشوارند و حفظ کردن آنها نیروی فراوانی از دانش آموز می طلبد، محصل به تدریج نسبت به مفهوم اصلی بیگانه می شود.
۵- در حال حاضر که ماشین حسابهای دستی ارزان قیمت عملیات ریاضی را حتی از انسان سریع تر و دقیق تر انجام می دهند لذا ضرورتی بر حفظ همه الگوریتم ها نیست.

چند توصیه برای بهبود روش الگوریتمی:
۱- به جای تاکید بر کسب مهارت در اجرای دقیق دستورالعمل های ریاضی، تاکید بیشتری صرف درک مفاهیم گردد و با قرار دادن وقت کافی در اختیار دانش آموز، به او اجازه آزمایش کردن داده شود. دانش آموزی که وادار شود هر بار با رجوع به مفاهیم اولیه، مسایل قابل فهم خود را حل کند، به تدریج نیاز به دستورالعمل را احساس می کند و ممکن است خود به سوی الگوریتم سازی سوق داده شود.
۲- مسایل حرفی متنوع تر، جذاب تر، واقعی تر و بعضاً دشواری تری از آنچه امروزه معمول است در اختیار دانش آموزان قرار گیرد. درک و فهم مفاهیم ریاضی در سطح مدرسه، در میدان به کارگیری آنها در مسایل ملموس و قابل فهم تحقق می یابد.
۳- تقویت شم عددی دانش آموز که در حال حاضر بهایی به آن داده نمی شود، به طور جدی مطرح گردد. دانش آموز باید یاد بگیرد که حدود نتیجه یک محاسبه را قبل از انجام دقیق آن حدس بزند و با بتواند از عهده تخمین هایی برآید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۱۲